مقصود از" اتراف" در تعليل استقرار اصحاب شمال در عذاب به اينكه آنان مترف بودند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ" كلمه" سموم"- به طورى كه در كشاف «1» آمده- به معناى حرارت آتش است، كه در" مسام بدن" «2» فرو رود، و كلمه" حميم" به معناى آب بسيار داغ است، و تنوين در آخر سموم و حميم عظمت آن دو را مى‏رساند.

(در فارسى هم وقتى مى‏خواهيم بفهمانيم فلانى شجاعت عجيبى به خرج داد، مى‏گوييم:
فلانى شجاعتى كرد، يعنى شجاعتى وصف ناپذير)، و كلمه" يحموم" به معناى دود سياه است، و ظاهرا دو كلمه" لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ" دو صفت باشد براى ظل نه براى يحموم، چون ظل است كه از آن انتظار برودت مى‏رود، و مردم بدان جهت خود را به طرف سايه مى‏كشانند، كه خنك شوند، و استراحتى كنند و هرگز از دود انتظار برودت ندارند، تا بفرمايد يحمومى كه نه خنك است و نه كريم.

مقصود از" اتراف" در تعليل استقرار اصحاب شمال در عذاب به اينكه آنان مترف بودند

" إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفِينَ" اين آيه علت استقرار اصحاب شمال در عذاب را بيان مى‏كند، و اشاره با كلمه" ذلك" به همان عذاب آخرتى است كه قبلا ذكر كرده بود، و" اتراف" كه مصدر كلمه" مترفين" است به معناى آن است كه نعمت، صاحب نعمت را دچار مستى و طغيان كند، كسى كه نعمت چنينش كند مى‏گويند او اتراف شده، يعنى سرگرمى به نعمت آن چنان او را مشغول كرده كه از ما وراى نعمت غافل گشته، پس مترف بودن انسان به معناى دل بستگى او به نعمت‏هاى دنيوى است، چه آن نعمتهايى كه دارد، و چه آنهايى كه در طلبش مى‏باشد، چه اندكش و چه بسيارش «3».

اين را بدان جهت گفتيم كه ديگر اشكال نشود به اينكه بسيارى از اصحاب شمال از متمولين و داراى نعمت‏هاى بسيار نيستند، چون نعمت‏هاى الهى همه در داشتن مال خلاصه نمى‏شود، مال يكى از آن نعمت‏ها است، و آدمى غرق در انواع نعمت‏هاى خدايى است، ممكن است مردى تهى‏دست به يكى ديگر از آن نعمت‏ها دچار طغيان بشود.

و به هر حال معناى آيه اين است كه:

اگر گفتيم ما اصحاب شمال را به فلان عذاب گرفتار مى‏كنيم، علتش اين است كه آنان قبل از اين در دنيا دچار طغيان بودند، و به نعمت‏هاى خدا اتراف شده بودند.

(1) تفسير كشاف، ج 4، ص 463.

(2) سوراخهاى ريز پوست بدن كه عرق از آنها دفع مى‏شود.

(3) پس بسيار مى‏شود كه كسانى با داشتن نعمت‏هاى مادى بسيار، دستخوش اتراف نگردند، و چه بسيار مى‏شود كه افرادى با داشتن مختصر نعمتى دستخوش اتراف شوند." مترجم".

/ 676