رواياتى در ذيل آيات نخست سوره تحريم و شان نزول آن آيات‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بعضى «1» از مفسرين گفته‏اند:

منظور از جهاد، سخت‏گيرى با آنان در اقامه حدود است، چون بيشتر كسانى كه در عهد رسول خدا (ص) حد مى‏خوردند، همين منافقين بودند. ولى خواننده عزيز خودش به نادرستى اين سخن واقف است.

بحث روايتى

رواياتى در ذيل آيات نخست سوره تحريم و شان نزول آن آيات‏

قمى در تفسير خود به سندى كه به ابن السيار دارد، از او از امام صادق (ع) روايت كرده كه در تفسير آيه" يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضاتَ أَزْواجِكَ" فرموده است:

عايشه و حفصه روزى كه رسول خدا (ص) در خانه ماريه قبطيه بودند به گوش نشستند، و بعدا به آن جناب اعتراض كردند كه چرا به خانه ماريه رفتى، حضرت سوگند خورد كه و اللَّه ديگر نزديك او نمى‏شوم، خداى تعالى در اين آيه آن جناب را عتاب كرد كه چرا حلال خدا را بر خود حرام كردى، كفاره قسم را بده، و هم چنان به همسرت سر بزن «2».

و در كافى به سند خود از زراره از امام باقر (ع) روايت كرده كه گفت:

من از آن جناب از مردى پرسيدم كه به همسرش گفته:

تو بر من حرامى، حضرت فرمود:

اگر من حاكم مبسوط اليد بودم توى سرش مى‏زدم و مى‏گفتم خدا او را بر تو حلال كرده، به چه اجازه‏اى بر خود حرامش مى‏كنى؟ بله اين مرد سخنى كه گفته هيچ اثرى ندارد، و زنش هم چنان زن او است، تنها دروغى به زبان خود رانده، و به حلال خدا گفته كه تو بر من حرامى، و گرنه با اين كلام نه طلاقى واقع شده و نه كفاره‏اى لازم مى‏شود.

عرضه داشتم:

پس آيه شريفه" يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ"، چه مى‏گويد؟

اين آيه كفاره را واجب كرده است؟ فرمود:

رسول خدا (ص) ماريه را در عين اينكه همسرش بود بر خود حرام كرد، و سوگند خورد كه به او نزديك نشود، و كفاره‏اى كه بر آن جناب واجب شد كفاره سوگند بود، نه كفاره تحريم «3».

(1) مجمع البيان، ج 10، ص 319.

(2) تفسير قمى، ج 2، ص 375.

(3) كافى، ج 6، ص 134، ح 1.

/ 676