مراد از" وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ"
" وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ" ضمير تثنيه به دو جنتى بر مىگردد كه در آيات گذشته توصيف شد، و معناى جمله" من دونهما" اين است كه:دو بهشت ديگر نيز هست كه هر چند محتوى و نعمتهايى كه در آنها است شبيه دو بهشت اول است، ولى از نظر درجه فضل و شرف پايينتر از آن دو است، در سابق هم گفتيم كه:آن دو بهشت مخصوص اهل اخلاص است، كه ترسشان از عذاب خدا و از فوت ثوابهاى او نيست، بلكه از مقام او است، پس اين دو بهشت مخصوص مؤمنينى است كه درجه ايمانشان پايينتر از درجه ايمان اهل اخلاص است، مؤمنينى كه خداى سبحان را به اين جهت عبادت مىكنند كه از آتش او مىترسند، و يا به ثواب و بهشت او طمع دارند، و اين دسته از مؤمنين همان اصحاب يمين در سوره واقعهاند.بعضى «1» از مفسرين جمله" من دونهما" را به نزديكى دو بهشت اول معنا كردهاند، و اگر چنين باشد از سياق استفاده مىشود كه اين دو بهشت هم از آن صاحبان دو بهشت اول است. بلكه بعضى «2» ادعا كردهاند كه اين دو بهشت افضل و بهتر از دو بهشت سابقند، و صفاتى كه در آن دو بود به درجه عالىترى در اين دو بهشت هست.ليكن خواننده عزيز اگر در بيان سابق ما كه در ذيل آيه" وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ" داشتيم دقت فرمايد، و نيز آيات سوره واقعه را در نظر بگيرد، كه اهل بهشت را دو صنف مىكند، يكى مقربين كه اهل اخلاصند، و يكى هم اصحاب يمين، آن وقت متوجه مىشود كه وجه قبلى قوىتر است." مُدْهامَّتانِ" كلمه" ادهيمام" كه مصدر باب افعيلال است، از ثلاثى مجرد" دهمة" گرفته شده، و دهمة به معناى سبز پر رنگ است، به طورى كه از شدت سبزى رنگش متمايل به سياهى شدهباشد (و شايد در فارسى بتوان رنگ يشمى را مصداق آن دانست)، در اين جمله در وصف دو بهشت مذكور مىفرمايد: آن قدر سبز است كه سبزيش و غرور و ابتهاج درختانش به نهايت رسيده، و برگها متمايل به سياهى شده.
(1 و 2) روح المعانى، ج 27، ص 121.