او برداشته بودند، و به او فرموده بودند:" هر چه مىخواهى بكن كه تو آمرزيدهاى" ديگر چرا بايد او را راه گم كرده و ظالم بخوانند، و مورد عتاب و تهديد قرار دهند، بقيه مسلمانان هم كه چنين كارى نكرده بودند، پس اصلا چرا بايد اين آيات نازل شده باشد، و در آن عمل ناشايستى را كه اگر از غير حاطب سر زده بود ناشايست مىشد و چون از او سر زده هيچ ناشايستگى ندارد، به همه مؤمنين نسبت دهند، و همه را مورد تهديد قرار دهند.و كلام خداى عز و جل، أجل از اين است كه مردم را به خاطر عملى كه نكردهاند، بلكه شخصى كرده كه او هم اجازه داشته مورد عتاب و تهديد قرار دهد.
چند روايت در باره تجويز معاشرت و خوش رفتارى با كفار غير محارب و در باره حب و بغض بخاطر خدا
باز در همان كتاب است كه بخارى، ابن منذر، نحاس و بيهقى- در كتاب شعب الايمان- از اسماء دختر ابى بكر روايت كرده كه گفت:مادرم كه زنى مشرك بود و در عهد مشركين قريش و پيمان ايشان با رسول خدا (ص) قرار داشت، به ديدنم آمده بود من از رسول خدا (ص) پرسيدم آيا اجازه هست به ديدنش بروم، و صله رحم كنم؟ در پاسخ من بود كه آيه شريفه" لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ" نازل شد، و حضرت فرمود:بله بديدنش برو و صله كن «1».و نيز در همان كتاب آمده كه ابو داوود در تاريخ خود، و ابن منذر از قتاده روايت كردهاند كه گفته است:آيه شريفه" لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ"، به وسيله آيه" فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ" نسخ شده است «2».مؤلف
خواننده عزيز توجه فرمود كه گفتيم اين حرف درست نيست، براى اينكه نسخ در جايى است كه دو آيه دو دلالت ضد هم داشته باشند، و اين دو آيه هيچ ضديتى با هم ندارند، و هر يك در جاى خودش درست است.و در كافى به سند خود از سعيد اعرج از امام صادق (ع) روايت آورده كه گفت:امام فرمود:از محكمترين دستآويزهاى ايمان يكى اين است كه به خاطر خدا و در راه او دوستى كنى، و در راه او دشمنى كنى، در راه او بدهى، و در راه او از عطاء دريغ نمايى «3».و قمى به سند خود از اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) روايت آورده كه فرمود:هر كسى را ديديد كه دوستىاش به خاطر دين نبود، و دشمنىاش به خاطر دين نبود، بدانيد كه او دين ندارد «4».(1 و 2) الدر المنثور، ج 6، ص 205.(3) اصول كافى، ج 1، ص 125، ح 2.(4) اصول كافى، ج 1، ص 127، ح 16.