رواياتى در باره املاء و استدراج گنهكاران، چشم زخم، و ...
و در كافى به سند خود از سفيان بن سمط روايت كرده كه گفت:امام صادق (ع) فرمود:خداى تعالى وقتى خير بندهاى را بخواهد، هر گاه گناهى مرتكب شود، به دنبالش به يك گرفتارى مبتلايش مىكند، و به اين وسيله استغفار را به يادش مىاندازد، و وقتى شر بندهاى را بخواهد، هر گاه گناهى مرتكب شود دنبالش نعمتى به او مىدهد تا استغفار را از يادش ببرد، و در نتيجه گنهكارى را ادامه بدهد، اين همان است كه خداى عز و جل در بارهاش مىفرمايد:" سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ" و منظور اين است كه به وسيله نعمت خود و گناه او وى را استدراج مىكند «1».مؤلف
در سابق يعنى در تفسير آيه" سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ" «2»، هم پارهاى از روايات استدراج را آورديم.و در تفسير قمى در ذيل آيه شريفه" إِذْ نادى وَ هُوَ مَكْظُومٌ" در روايت ابى الجارود از امام باقر (ع) روايت كرده كه مىفرمود:مكظوم به معناى مغموم است «3».و نيز در همان كتاب در ذيل آيه" لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ" فرمود:منظور از نعمت، رحمت است «4».و در معناى كلمه" عراء" فرموده جايى است كه سقف نداشته باشد «5».و در الدر المنثور است كه بخارى از ابن عباس روايت كرده كه گفت:رسول خدا (ص) در تفسير آيه" وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا" فرمود:مساله چشم زخم حق است «6».و در همان كتاب است كه ابو نعيم در كتاب" الحليه" از جابر روايت كرده كه گفت:رسول خدا (ص) فرمود چشم زخم، مرد سالم را در قبر و شتر سالم را در ديگ قرار مىدهد «7».مؤلف
در اين ميان رواياتى هست كه آيات سابق را با مساله ولايت تطبيق مىكند، كه البته جنبه جرى و تطبيق مصداق بر كلى دارد، نه اينكه تفسير آن آيات باشد، و به همين جهت از ايراد آن خوددارى كرديم.(1) اصول كافى، ج 2، ص 327، ح 1.(2) سوره اعراف، آيه 182.(3 و 4 و 5) تفسير قمى، ج 2، ص 383.(6 و 7) الدر المنثور، ج 6، ص 258.