شفاعت ملائكه مشروط به اذن و رضاى خداى سبحان است - ترجمه تفسیر المیزان جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
از ناحيه خدا كه پروردگارشان است هدايتى به سويشان آمد و آن عبارت بود از دعوت حقه پيامبر و يا قرآنى كه به سوى حق هدايت مىكند.
در اين آيه التفاتى از خطاب قبلى به كار رفته تا به اين نكته اشاره كرده باشد كه مردمى كه چنين هستند كوتاهفهمتر از آنند كه مخاطب به اين كلام قرار گيرند، علاوه بر اين استعداد آن را ندارند كه در كلامى برهانى مخاطب قرار گيرند، و كسانى كه پيروان ظن و هوى هستند چه مىفهمند كه برهان چيست.
" أَمْ لِلْإِنْسانِ ما تَمَنَّى" كلمه" أم" منقطعه است، و استفهام در جمله انكارى است، و سياق گفتار سياق نفى اين معنا است كه انسان مالك آرزوهايش باشد، مىفرمايد صرف اينكه انسان آرزويى در سر بپروراند مالك آن آرزو نمىشود، تا مشركين هم به صرف اينكه آرزوى شفاعت ملائكه را داشته باشند مالك شفاعت آنها بشوند ملائكهاى كه به گمان آنها ارباب اصنام و دختران خدا هستند. و يا به صرف اينكه آرزوى الوهيت آلهه خود كنند به آرزوهايشان برسند.
البته در اين كلام اشارهاى هم به اين نكته هست كه مشركين به جز اين آرزو هيچ دليل قابل قبولى بر الوهيت آلهه خود و شفاعت آنها ندارند، و با آرزو هم كسى مالك چيزى نمىشود.
" فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَ الْأُولى" حرف فاء كه بر سر جمله آمده جمله را فرع جمله سابقش مىكند و آن را علت همان معلول مىسازد تا بفهماند بين دو جمله ارتباط مستقيم هست. و اين جمله علت مضمون جمله قبل است، و مىفهماند كه انسان به صرف آرزو مالك آرزويش نمىشود، به خاطر اينكه دنيا و آخرت تنها و تنها از آن خداى سبحان است، و او هيچ شريكى در ملك خود ندارد تا آرزوهاى خام شما هم يكى از آن شركاء باشد.
شفاعت ملائكه مشروط به اذن و رضاى خداى سبحان است
" وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّماواتِ لا تُغْنِي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضى" فرق ميان" اذن" و" رضا" اين است كه رضا امرى است باطنى، و عبارت است از حالت ملايمت نفس راضى، با آنچه از آن راضى است، ولى اذن أمر ظاهرى است و اعلام صاحب اذن است، صاحب اذن مىخواهد اعلام كند از قبل من هيچ مانعى نيست كه تو فلان كار را بكنى، و اين، هم با داشتن رضاى باطنى مىسازد و هم با نبودن آن، ولى رضا بدون اذن نمىسازد، حال چه رضاى بالقوه و چه بالفعل.