مقصود از اينكه فرمود مشركين بدانچه مىگويند علم ندارند و جز" ظن" را پيروى نمىكنند ...
" وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً" كلمه" علم" به معناى تصديقى است صد در صد كه مانع از تصديق به ضدش باشد، به خلاف كلمه" ظن" كه به معناى تصديق مثلا شصت درصد است، كه چهل درصد احتمال خلاف آن نيز هست، كه اين چهل درصد و يا كمتر را وهم مىگويند (و اما احتمالى كه با احتمال مخالفش پنجاه، پنجاه باشد شك و ترديد است)، و اعتقاد به زن بودن فرشتگان همانطور كه براى مشركين معلوم و تصديقى صد در صد نيست، همچنين مظنون و شصت درصد هم نيست، زيرا ده درصد اضافى دليل مىخواهد، كه نداشتند، ولى از آنجايى كه اين اعتقاد موافق با هواى نفسشان بوده همين هواى نفس آن را در دلهايشان رسوخ داده، و زينت داده بود و همين باعث شد كه متوجه خلاف آن نشوند و هر قدر احتمال خلاف آن به ايشان گوشزد شود از آن اعراض كنند و به همان چيزى كه دوست مىداشتند بچسبند، و به همين جهت قرآن كريم آن را ظن ناميده و گرنه (اگر به واقع مطلب بنگرى اعتقاد به شرك اصلا اعتقاد نيست، نه تنها علم و احتمال صد در صد نيست، و نه تنها مظنه و احتمال شصت درصد و بالاتر نيست، و نه تنها احتمال مساوى يعنى شك نيست، و نه تنها احتمال مرجوح يعنى وهم و چهل درصد و پائينتر نيست، بلكه فقط و فقط) تصورى است بدون تصديق.با اين بيان درستى گفتار آن مفسر «1» كه گفته:ظن در اين آيه و در آيه سابق كه مىفرمود:" إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ ما تَهْوَى الْأَنْفُسُ" به معناى توهم است نه اعتقاد راجح، روشن مىشود. و گفتار خود را به آنچه از كلام راغب به دست مىآيد تاييد كرده است، چون راغب گفته:بسيار مىشود كه كلمه" ظن" بر توهم هم اطلاق مىشود «2»." إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً"- كلمه" حق" به معنى واقعيت هر چيز است، و همه مىدانيم كه واقعيت هر چيزى جز به علم يعنى اعتقاد مانع از نقيض، و يا به عبارت ديگر احتمال صد در صد درك نمىشود، و غير علم كه يا ظن است و يا شك و يا وهم، واقعيت چيزى را نشان نمىدهد، پس هيچ مجوزى نيست كه انسان در درك حقايق به آن اعتماد كند، خداى تعالى هم فرموده:" وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ" «3».و اما اينكه در احكام عملى دينى به مظنه عمل مىكنيم، از اين جهت است كه درخصوص اين مورد دليلى از ناحيه شارع رسيده، كه اطلاق آيه شريفه را مقيد كرده، از خصوص اين يك مورد گذشته در هيچ يك از امور اعتقادى نمىتوانيم ظن را پيروى كنيم، چون اطلاق آيه در آن باره محفوظ است.
(1) روح المعانى، ج 27، ص 58.(2) مفردات راغب، ماده" ظن".(3) چيزى را كه علم بدان ندارى پيروى مكن. سوره اسرى، آيه 36.