توضيحى در مورد اينكه خداوند عالم غيب و شهادت است. و معانى پاره‏اى از اسماء حسناى ديگر خدا - ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

توضيحى در مورد اينكه خداوند عالم غيب و شهادت است. و معانى پاره‏اى از اسماء حسناى ديگر خدا

" هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ" اين آيه با دو آيه بعدش هر چند در مقام شمردن طائفه‏اى از اسماى حسناى خداى تعالى و اشاره به اين نكته است كه او داراى بهترين اسماء و منزه از هر نقصى است، و آنچه را كه در آسمانها و زمين است شاهد بر اين معنا مى‏گيرد، و ليكن اگر آن را با مضمون آيات قبل كه امر به ذكر مى‏كرد در نظر بگيريم، از مجموع، اين معنا استفاده مى‏شود كه افرادى كه يادآور خدايند او را با اسماى حسنايش ذكر مى‏كنند، و به هر اسمى از اسماى كمال خدا بر مى‏خورند، به نقصى كه در خويشتن در مقابل آن كمال است پى مى‏برند- دقت فرماييد.

و اگر آن را با مضمون آيه قبلى و مخصوصا جمله" مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ" در نظر بگيريم، به علت خشوع كوه و متلاشى شدن آن از ترس خدا پى مى‏بريم.

و معناى مجموع آنها چنين مى‏شود:

چگونه كوه‏ها از ترس او متلاشى نشود، با اينكه او خدايى است كه معبودى بجز او نيست، و عالم به غيب و آشكار و چنين و چنان است.

" هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ"- موصول" الذى" وصله آن، مجموعا اسمى از اسماى خدا را معنا مى‏دهد، و آن وحدانيت خدا در الوهيت و معبوديت است. در سابق هم پاره‏اى مطالب راجع به معناى تهليل در تفسير آيه شريفه" وَ إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ" «1» آورديم.

" عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ"- كلمه" شهادت" به معناى چيزى است كه مشهود و حاضر در نزد مدرك باشد، هم چنان كه غيب معناى مخالف آن را مى‏دهد. و اين دو، معنايى اضافى و نسبى است، به اين بيان كه ممكن است يك چيز براى كسى يا چيزى غيب و براى شخصى و يا چيزى ديگر شهادت باشد. در شهود، امر دائر مدار نوعى احاطه شاهد بر موجود مشهود است، يا احاطه حسى، يا خيالى، يا عقلى، و يا وجودى. و در غيب دائر مدار نبودن چنين احاطه است.

و هر چيزى كه براى ما غيب و يا شهادت باشد، از آنجا كه محاط خداى تعالى و خدا محيط به آنست، قهرا معلوم او، و او عالم به آن است.

(1) سوره بقره، آيه 163.

(2) خدايى كه عالم به غيب است پس كسى را بر غيبش احاطه نمى‏دهد، مگر رسولى را كه بپسندد.

سوره جن، آيه 26 و 27.

/ 676