لحن و بيان عجيبى كه در آيات متضمن پشتيبانى و تاييد رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) به كار رفته است
" وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ"- كلمه" ملائكه" مبتدا، و كلمه" ظهير" خبر آن است، و اگر خبر را مفرد آورده با اينكه مبتدا جمع مىباشد براى اين است كه بفهماند ملائكه در پشتيبانى پيامبر متحد و متفقند، گويى در صف واحدى قرار دارند، و مثل تن واحدند، و اگر فرمود:" ملائكه بعد از خدا و جبريل و صالح مؤمنين پشتيبان اويند" براى اين بود كه پشتيبانى ملائكه را بزرگ جلوه دهد، گويى نامبردگان در اول آيه يك طرف، و ملائكه به تنهايى يك طرف قرار دارند.و در آيه شريفه در اظهار و پيروز ساختن رسول خدا (ص) بر دشمنان، و تشديد عتاب به آنهايى كه عليه او پشت به پشت هم دادهاند، لحنى عجيب بكار رفته، اولا خطاب را متوجه خود رسول خدا (ص) نموده، او را به خاطر اينكه حلال خدا را حرام كرده عتاب نموده، بعد دستور مىدهد سوگندش را بشكند، و اين لحن در حقيقت تاييد و نصرت آن جناب است به صورت عتاب.خداى تعالى در آيه بعدى خطاب را از رسول خدا (ص) به سوى مؤمنين بر گردانيده، فرمود:" وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ" تا به وسيله اين التفات قصه را براى مؤمنين نقل كند، و در نقل قصه نامى از آن همسر نبرد، و مطلب را مبهم ذكر كرد، و اين نام نبردن، و نيز تاييدى كه قبل از نقل قصه از رسول خدا (ص) كرده بود، و همچنين اصل پردهبردارى از اين ماجرا، و نيز نقل آن به طور سربسته همه و همه نوعى تاييد بيشتر از آن جناب به شمار مىرود.و سپس التفاتى ديگر بكار برده، خطاب را از مؤمنين برگردانيده، متوجه آن دو زن كرد، و به آن دو فرمود:دلهايتان در اثر عملى كه كرديد منحرف شده، و به جاى اينكه به آن دو دستور دهد كه توبه كنند، خاطرنشان ساخت كه شما دو نفر بين دو امر قرار گرفتهايد، يا اينكه از گناه خود توبه كنيد، و يا عليه كسى كه خدا مولاى او است، و جبرئيل و صالح مؤمنين و ملائكه پشتيبان اويند، به اتفاق يكديگر توطئه كنيد، آن گاه اظهار اميد كرده كه اگر پيامبر طلاقشان دهد، خداى تعالى زنان بهترى نصيب آن جناب فرمايد، و سپس به پيامبر امر مىكند كه با كفار و منافقين بجنگد، و آنان را در فشار قرار دهد.و در آخر رشته كلام بدينجا منتهى مىشود كه دو تا مثل بياورد، يكى براى كفار، و يكى براى مؤمنين.