سخن كسانى كه با استناد به چند آيه قرآنى به وقوع معجزه شقّ القمر اشكال كرده‏اند و پاسخ آن‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پس هم كتاب بر وقوع چنين معجزه‏اى دلالت دارد و هم سنت، و اما اينكه يك كره آسمانى دو نيم شود، چنين چيزى فى نفسه ممكن است و عقل دليلى بر محال بودن آن ندارد، از سوى ديگر معجزه هم امرى است خارق العاده، و وقوع حوادث خارق العاده نيز ممكن است، عقل دليلى بر محال بودن آن ندارد، و ما در جلد اول اين كتاب به طور مفصل در اين باره بحث نموده، هم امكان معجزه را اثبات كرديم و هم وقوع آن را، و يكى از روشن‏ترين شواهد بر وقوع شق القمر، قرآن كريم است، پس بايد آن را بپذيريم هر چند كه از ضروريات دين نباشد.

سخن كسانى كه با استناد به چند آيه قرآنى به وقوع معجزه شقّ القمر اشكال كرده‏اند و پاسخ آن‏

ولى بعضى‏ها به وقوع چنين معجزه‏اى اشكال كرده و گفته‏اند:

اينكه معجزات پيامبر (ص) با اقتراح و پيشنهاد مردم انجام شود، با آيه" وَ ما مَنَعَنا أَنْ نُرْسِلَ بِالْآياتِ إِلَّا أَنْ كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَ آتَيْنا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِها وَ ما نُرْسِلُ بِالْآياتِ إِلَّا تَخْوِيفاً" «1» منافات دارد، براى اينكه از اين آيه يا چنين استفاده مى‏شود كه ما ديگر براى اين امت معجزاتى نمى‏فرستيم براى اينكه هر چه معجزه براى امت‏هاى سابق فرستاديم همه را تكذيب كردند، و اين امت هم مثل همان امت‏ها و داراى طبيعت همانها هستند، و در نتيجه اينان نيز معجزات ما را تكذيب خواهند كرد، و وقتى معجزه اثر نداشته باشد، ديگر چه فايده‏اى در فرستادن آن است؟

و يا استفاده مى‏كنيم كه مى‏خواهد بفرمايد:

ما هيچ معجزه‏اى براى اين امت نمى‏فرستيم، براى اينكه اگر بفرستيم اين امت نيز مانند ساير امت‏هاى گذشته آن را تكذيب مى‏كنند، و در اثر تكذيب معذب و هلاك مى‏شوند، و ما نمى‏خواهيم اين امت منقرض گشته به عذاب استيصال گرفتار آيد.

پس به هر حال آيه فوق دلالت دارد كه خداى تعالى هيچ معجزه‏اى به اقتراح و پيشنهاد اين امت نمى‏فرستد، آن طور كه در امت‏هاى گذشته مى‏فرستاد.

البته اين اشكال همانطور كه اشاره شد در خصوص معجزاتى است كه با اقتراح و پيشنهاد مردم جارى شود، نه آن معجزاتى كه خود خداى تعالى و بدون اقتراح مردم به منظور تاييد رسالت يك پيامبر جارى مى‏كند، مانند معجزه قرآن براى پيامبر اسلام، و دو معجزه عصا و يد (بيضا) براى موسى (ع) و معجزه زنده كردن مردگان و غيره براى عيسى‏
(ع) و همچنين آيات نازله ديگر كه همه لطفى است از ناحيه خداى تعالى، و نيز مانند معجزاتى كه از پيامبر اسلام سر زد بدون اينكه مردم از او خواسته باشند.

(1) سوره اسرى، آيه 59.

/ 676