سه گونه تعليل افعال خدا در آيات قرآن
بله، در كلام خود خداى سبحان فعل خدا به يكى از سه وجه تعليل شده:اول
به غايت و نتيجهاى كه از فعل او عايد خلق مىشود، و فوايدى كه خلق از آن بهرهمند مىگردد، نه خود او، ليكن اين قسم تعليل در حقيقت تعليل اصل فعل است، نه تعليل فعل خدا، خلاصه علت فعل را بيان مىكند، نه علت اينكه چرا خدا چنين كرد، بلكه مىخواهد بيان كند كه اين فعل هم يكى از حلقههاى زنجير علل و معلول است، و حلقه دوم اين فعل فلان خاصيت است، هم چنان كه فرموده:" وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى ذلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ" «1» و نيز فرموده:" وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ ... ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ" «2».دوم
به يكى از اسما و صفات خدا كه مناسب با آن فعل است تعليل كرده، مانند تعليلهاى بسيار كه در كلامش به مثل" إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ" و" هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ" و" هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ" و امثال اين اسماء به كار برده و تعليل فعل خدا به اسماء در قرآن كريم شايع است، كه اگر در موارد آنها خوب دقت كنى خواهى ديد كه در حقيقت صفت جزئى در فعل، فعل جزئى را به صفت عمومى فعل خدا تعليل مىكند، و اسمى از اسماى خداى تعالى وجه خاص در فعل جزئى را به وجه عام در آن تعليل مىنمايد، و اين جريان در آيه" وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ" «3» به روشنى به چشم مىخورد، چون بر آوردن حاجت جنبندگان و انسان به غذا و رزق را كه به زبان حاجت درخواست مىكنند تعليل مىكند به اينكه خدا شنواى دانا است، يعنى او هر چيزى را خلق كرده و(1) تو به يقين خواهى ديد كه در مودت با مؤمنين، مسيحيان نزديكتر از ديگرانند، و علت اين مودت آن است كه جمعى از اين مسيحيان قسيس و رهبانند، و اين قسيسها بناى تكبر و خود بزرگبينى ندارند. سوره مائده، آيه 82.(2) ذلت و مسكينى سرنوشت حتمى يهود است ... و اين به خاطر آن است كه يهود عصيانگر است، و تا بوده سركش بوده است. سوره بقره، آيه 61.(3) و چه بسيار جنبنده كه تو رزق آنها را نمىدهى، و خدا رزق او و رزق شما را مىدهد، و او شنوا و داناست. سوره عنكبوت، آيه 60.