مىدهند اينان همان صادقانند (8).و نيز سهمى از آن غنائم از آن كسانى از اهل مدينه است كه در مدينه و در قلعه ايمان جاى دارند و قبل از مهاجرين ايمان آورده بودند و هر مؤمنى را كه از ديار شرك به سويشان هجرت مىكند دوست مىدارند و وقتى اسلام به آنان چيزى مىدهد در دل خود نيازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمىكنند و مهاجرين را بر خود مقدم مىدارند هر چند كه خود نيز محتاج باشند. و كسانى كه بخل درونى خود را به توفيق خداى تعالى جلو مىگيرند رستگارند (9).و سهمى از آن كسانى است كه بعدها به اسلام در مىآيند مىگويند:پروردگارا ما را و برادران ايمانيمان را كه در ايمان از ما سبقت گرفتند بيامرز و كينه كسانى را كه ايمان آوردند در دلهاى ما ميفكن كه تو رؤوف و رحيمى (10).
بيان آيات
بيان آيات مربوط به اخراج بنى النضير از سرزمينشان
اين سوره به داستان يهوديان بنى النضير اشاره دارد كه بخاطر نقض پيمانى كه با مسلمين بسته بودند محكوم به جلاى وطن شدند. و نيز به اين قسمت از داستان اشاره دارد كه سبب نقض عهدشان اين بود كه منافقان به ايشان وعده دادند كه اگر نقض عهد كنيد ما شما را يارى مىكنيم، ولى همين كه ايشان نقض عهد كردند، منافقين به وعدهاى كه داده بودند وفا ننمودند. و در ضمن اين اشارات مطالبى ديگر نيز در اين سوره آمده، و از آن جمله مساله حكم غنيمت بنى النضير است.و از آيات برجسته اين سوره هفت آيه آخر آن است كه خداى سبحان در آنها بندگان خود را دستور مىدهد به اينكه از طريق مراقبت نفس و محاسبه آن آماده ديدارش شوند، و عظمت كلام و جلالت قدر خود را در قالب بيان عظمت ذات مقدسش، و اسماى حسنى و صفات عليايش، بيان مىفرمايد. و اين سوره به شهادت سياقش در مدينه نازل شده." سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ" اين آيه آغاز سوره مىباشد و سوره با مضمونى افتتاح شده كه با همان مضمون ختم مىشود، چون در آخر سوره باز سخن از تسبيح تمامى موجودات آسمانها و زمين رفته، مىگويد: " يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ".و اگر سوره را با مساله تسبيح افتتاح نمود، به خاطر مطالبى است كه در خلال سوره آمده، و آن- همان طور كه گفتيم- خيانت يهود و نقض عهدش، و وعده فريبكارانه منافقينبه يهوديان است، خواسته بفهماند اين گونه مكرها بر دامن كبريايى خدا گردى نمىنشاند.