توضيح آياتى كه افشاى سر پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) توسط يكى از همسرانش (حفصه دختر عمر) و آزار شدن پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را حكايت مى‏كند و از پشتيبانى خدا و جبرئيل و صالح مؤمنين و ملائكه از آن جناب خبر مى‏دهد - ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

راغب گفته:
معناى آيه" قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ" اين است كه خداى تعالى راه چاره شكستن سوگند را كه همان دادن كفاره است براى شما بيان كرده «1».

در نتيجه معناى آيه چنين مى‏شود:

خداى تعالى براى شما تقدير كرد- گويى شكستن سوگند سود و بهره‏اى است كه خداى تعالى به انسان داده، و از آن منع نفرموده، چون فرمود:

" لكم"، و نفرمود:

" عليكم"- كه سوگند خود را با دادن كفاره بشكنيد، و خدا ولى شما است، چون تدبير امورتان به دست او است، و او است كه برايتان تشريع احكام مى‏كند و هدايتتان مى‏نمايد، و او است داناى فرزانه.

اين آيه دلالت دارد بر اينكه رسول خدا (ص) به ترك عملى سوگند خورده بوده، و به وى دستور مى‏دهد سوگند خود را بشكند، چون فرموده:

" فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ"، و نفرمود" فرض اللَّه لكم حنث ايمانكم"، و" تحلة" از حل به معناى گشودن است، معلوم مى‏شود سوگندى كه آن جناب خورده بود آزاديش را سلب كرده بوده، و اين با سوگند بر ترك عملى مناسب است، نه سوگند بر انجام فعلى.

توضيح آياتى كه افشاى سر پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) توسط يكى از همسرانش (حفصه دختر عمر) و آزار شدن پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را حكايت مى‏كند و از پشتيبانى خدا و جبرئيل و صالح مؤمنين و ملائكه از آن جناب خبر مى‏دهد

" وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلى‏ بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ ...

قالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ" كلمه" سر" به معناى مطلبى است كه در دل خود پنهان كرده باشى و نخواهى ديگران از آن خبردار شوند، و كلمه" اسرار" كه باب افعال همان" سر" است، به معناى اين است كه همان مطلب را براى كسى فاش سازى و سفارش كنى كه آن را پنهان بدارد و به كسى اطلاع ندهد، و ضمير در" نبات به" به همان بعض ازواج بر مى‏گردد، و ضمير" به" به حديث، و ضمير در" أظهره" به رسول خدا (ص)، و ضمير" عليه" به" انباء" يعنى افشاى سر، و ضمير در" عرف" و در" أعرض" به رسول خدا (ص)، و ضمير در" بعضه" به حديث بر مى‏گردد، و اشاره به" هذا" به" انباء" يعنى افشاى سر است.

و حاصل معناى آيه اين است كه:

" و زمانى كه رسول خدا (ص) سرى از اسرار خود را نزد بعضى از همسرانش- يعنى حفصه دختر عمر بن خطاب- افشا كرد، و به وى سفارش فرمود كه اين مطلب را به كسى نگويد، همين كه حفصه آن سر را
بر خلاف دستور آن جناب به ديگرى گفت، و قسمتى از سر آن جناب را فاش نموده از فاش كردن بقيه آن سر خوددارى نمود، رسول خدا (ص) جريان را به عنوان اعتراض به خود او خبر داد، يعنى خبر داد كه تو سر مرا فاش كردى، آن زن پرسيد چه كسى به تو خبر داد كه من اين كار را كرده‏ام، و سر تو را فاش ساخته‏ام؟

(1) مفردات راغب، ماده" حل".

/ 676