دوستى كردن با كفار از بغض و عداوت آنها نسبت به شما نمى‏كاهد و اگر به شما دست يابند ... - ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و در جمله" وَ مَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ" كلمه" ذلك" اشاره است به پنهان ساختن مودت با كفار، و به تعبير ديگر:

اشاره است به دوستى با آنان. و كلمه" سواء السبيل" از باب اضافه صفت به موصوف است، و معنايش" سبيل السواء" يعنى طريق مستقيم است. و كلمه مذكور مفعول" ضل" است البته احتمال اين نيز هست كه منصوب به حذف حرف جر باشد، و تقدير آن" فقد ضل عن سواء السبيل" بوده باشد. و منظور از كلمه" سبيل"،" سبيل اللَّه" است.

دوستى كردن با كفار از بغض و عداوت آنها نسبت به شما نمى‏كاهد و اگر به شما دست يابند ...

" إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْداءً ..."

راغب گفته" ثقف"- به فتحه حرف اول، و سكون حرف دوم- به معناى حذاقت در ادراك و انجام چيزى است.

و اضافه كرده كه وقتى گفته مى‏شود:

" ثقفت كذا" معنايش اين است كه من آن را با حذاقتى كه در ديد دارم ديدم. اين معناى لغوى كلمه است، ولى به عنوان مجاز در همه ادراكها هم استعمال مى‏شود، هر چند كه ثقافت و حذاقتى در بين نباشد «1». و ديگران «2» كلمه مذكور را به ظفر و دستيابى معنا كرده‏اند، و شايد اين معنا را به كمك مناسبت مقام آيه فهميده‏اند، و هر دو معنا بهم نزديكند.

زمينه اين آيه بيان اين نكته است كه پنهان كردن دوستى با كفار به منظور جلب محبت آنان، و رفع عداوتشان هيچ سودى به حالشان ندارد، و مشركين على رغم اين مودتها كه بعضى از مؤمنين اعمال مى‏دارند، اگر به ايشان دست يابند دشمنى خود را اعمال مى‏كنند، بدون اينكه دوستى‏هاى مؤمنين تغييرى در دشمنى آنها داده باشد.

" وَ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ"- اين جمله به منزله عطف تفسير است، براى جمله" يَكُونُوا لَكُمْ أَعْداءً". و" بسط أيدى بالسوء" كنايه است از كشتن و اسير كردن و ساير شكنجه‏هايى كه يك دشمن غالب نسبت به مغلوب روا مى‏دارد. و" بسط زبانها به سوء" كنايه است از ناسزا و بدگويى.

و ظاهرا جمله" وَ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ" عطف باشد بر جزاء يعنى جمله" يَكُونُوا لَكُمْ أَعْداءً"، و ماضى" ودوا" معناى مضارع را مى‏دهد، چون شرط و جزاء اقتضاء دارد كه ماضى‏
مزبور به معناى مضارع باشد.

(1) مفردات راغب، ماده" ثقف".

(2) روح المعانى، ج 28، ص 68.

/ 676