دوستى كردن با كفار از بغض و عداوت آنها نسبت به شما نمىكاهد و اگر به شما دست يابند ...
" إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْداءً ..."راغب گفته" ثقف"- به فتحه حرف اول، و سكون حرف دوم- به معناى حذاقت در ادراك و انجام چيزى است. و اضافه كرده كه وقتى گفته مىشود:" ثقفت كذا" معنايش اين است كه من آن را با حذاقتى كه در ديد دارم ديدم. اين معناى لغوى كلمه است، ولى به عنوان مجاز در همه ادراكها هم استعمال مىشود، هر چند كه ثقافت و حذاقتى در بين نباشد «1». و ديگران «2» كلمه مذكور را به ظفر و دستيابى معنا كردهاند، و شايد اين معنا را به كمك مناسبت مقام آيه فهميدهاند، و هر دو معنا بهم نزديكند.زمينه اين آيه بيان اين نكته است كه پنهان كردن دوستى با كفار به منظور جلب محبت آنان، و رفع عداوتشان هيچ سودى به حالشان ندارد، و مشركين على رغم اين مودتها كه بعضى از مؤمنين اعمال مىدارند، اگر به ايشان دست يابند دشمنى خود را اعمال مىكنند، بدون اينكه دوستىهاى مؤمنين تغييرى در دشمنى آنها داده باشد." وَ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ"- اين جمله به منزله عطف تفسير است، براى جمله" يَكُونُوا لَكُمْ أَعْداءً". و" بسط أيدى بالسوء" كنايه است از كشتن و اسير كردن و ساير شكنجههايى كه يك دشمن غالب نسبت به مغلوب روا مىدارد. و" بسط زبانها به سوء" كنايه است از ناسزا و بدگويى.و ظاهرا جمله" وَ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ" عطف باشد بر جزاء يعنى جمله" يَكُونُوا لَكُمْ أَعْداءً"، و ماضى" ودوا" معناى مضارع را مىدهد، چون شرط و جزاء اقتضاء دارد كه ماضىمزبور به معناى مضارع باشد.
(1) مفردات راغب، ماده" ثقف".(2) روح المعانى، ج 28، ص 68.