بحث روايتى
رواياتى در ذيل آيات طلاق، راجع به احكام طلاق، عده، رجوع و ...
در الدر المنثور است كه:ابن مردويه از ابى سعيد خدرى روايت كرده كه گفت:سوره نساء كوتاه، هفت سال بعد از سوره نسايى كه جنب سوره بقره است نازل گرديد «1».مؤلف
منظور از سوره نساء كوتاه، همين سوره طلاق است.و در همان كتاب آمده كه مالك، شافعى، عبد الرزاق، (در كتاب المصنف)، احمد، عبد بن حميد، بخارى، مسلم، ابو داوود، ترمذى، نسايى، ابن ماجه، ابن جرير، ابن منذر، ابو يعلى، ابن مردويه، و بيهقى، (در كتاب سنن خود) همگى از پسر عمر روايت كردهاند كه خود او گفت:همسر خود را در حال حيض طلاق دادم، و جريان را براى رسول خدا (ص) گفتم، حضرت در خشم شد و فرمود:بايد برگردى و او را نگه بدارى تا از حيض پاك شود، و دوباره حيض ببيند و باز پاك شود، آن وقت اگر خواستى طلاقش دهى، يعنى در حال طهارتش و قبل از آنكه با او عمل زناشويى انجام دهى طلاق بدهى، اين است آن عدهاى كه خداى تعالى در بارهاش فرمود:" فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ"، (1) الدر المنثور، ج 6، ص 236.