عذاب مكذبان عين عمل آنها است و چه صبر كنند و چه بى‏تابى از آن جدا شدنى نيست‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و نيز نمى‏تواند امرى موهوم و خرافى باشد، آن طور كه شما بدان تفوه مى‏كرديد و به زبان مى‏آورديد،
بلكه امرى است روشن و عيان، پس آيه شريفه در معناى آيه" وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ" «1» خواهد بود.

و به بيانى كه گذشت و معنايى كه براى آيه كرديم روشن شد كه كلمه" أم" در جمله" أَمْ أَنْتُمْ لا تُبْصِرُونَ" أم متصله است و اينكه بعضى «2» گفته‏اند:

" ام منقطعه و به معناى" لكن" است" خالى از بعد نيست.

" اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ" ماده" صلى"- به فتحه صاد و سكون لام- كه مصدر" اصلوا" و اين امر از آن است، به معناى چشيدن و تحمل كردن حرارت آتش است، و در نتيجه معناى جمله" اصلوها" اين است كه:

" بچشيد آن را" يعنى بچشيد و تحمل كنيد حرارت آتش دوزخ را.

و جمله" فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا" به خاطر اينكه فاى تفريع بر سرش در آمده نتيجه‏اى است كه از دستور" بچشيد حرارت آتش را" گرفته، و اگر اين نتيجه را با ترديد بين امر و نهى بيان كرده، و فرموده:

" صبر بكنيد و يا نكنيد" خواسته است به طور كنايه بفهماند صبر كردن و نكردن شما يكسان است.

و به همين جهت دنبال اين جمله به طور صريح فرموده:

" سَواءٌ عَلَيْكُمْ"، يعنى اين چشيدن آتش برايتان حتمى است و از شما جدا شدنى نيست، چه صبر بكنيد و چه نكنيد، نه اينكه صبر كردن، عذاب را از شما بر مى‏دارد و يا حد اقل آن را تخفيف مى‏دهد، و نه اينكه بى‏صبرى و جزع و فزع سودى به حالتان دارد.

و جمله" سَواءٌ عَلَيْكُمْ" خبرى است براى مبتدايى تقديرى، و تقدير كلام" هما سواء عليكم- آن دو بر شما يكسانند" مى‏باشد، و اگر كلمه" سواء" را مفرد آورد، با اينكه در كلام دو چيز بودند كه با هم يكسان بودند، يكى صبر و يكى بى‏صبرى، از اين جهت است كه كلمه" سواء" در اصل مصدر است، و مصدر همه جا مفرد مى‏آيد.

عذاب مكذبان عين عمل آنها است و چه صبر كنند و چه بى‏تابى از آن جدا شدنى نيست‏

و جمله" إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ"، در مقام تعليل براى لازم بودن عذاب مذكور، و يكسان بودن صبر و جزع است، و معنايش اين است كه:

اينكه گفتيم اين عذاب برايتان حتمى است، و از شما جدا شدنى نيست، براى اين بود كه ما اين عذاب را از جاى ديگر نياورده‏ايم، بلكه عين عمل خود شما است، همان كارهايى است كه مى‏كرديد، و معقول نيست ميان عمل و صاحب عمل سلب نسبت شود، و همواره اين نسبت برقرار است.

(1) و روزى كه كفار بر آتش عرضه مى‏شوند از ايشان پرسيده مى‏شود:
آيا اين حق نبود؟. سوره احقاف، آيه 34.

(2) روح المعانى، ج 27، ص 30.

/ 676