مراد از توصيف ملائكة موكل بر جهنم به غلاظ و شداد بودن و اينكه:" لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ ..."

كلمه" قوا" جمع امر حاضر از مصدر وقايه است، و" وقايه" به معناى حفظ كردن چيزى است از هر خطرى كه به آن صدمه بزند، و برايش مضر باشد، و كلمه" وقود"- به فتحه واو- اسم هر چيزى است كه با آن آتش را بگيرانند، چه آتش هيزم و چه مانند آن، و مراد از كلمه" نار" آتش جهنم است، و اگر انسانهاى معذب در آتش دوزخ را آتش‏گيرانه دوزخ خوانده، بدين جهت است كه شعله گرفتن مردم در آتش دوزخ به دست خود آنان است، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:

" ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ" «1»، در نتيجه جمله مورد بحث يكى از ادله تجسم اعمال است هم چنان كه ظاهر آيه بعدى هم كه مى‏فرمايد:

" يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا ..."، همين معنا است، براى اينكه در آخرش مى‏فرمايد:

تنها و تنها اعمال خودتان را به شما به عنوان جزا مى‏دهند. و اما كلمه" حجارة" را بعضى «2» تفسير كرده‏اند به بت‏ها.

مراد از توصيف ملائكة موكل بر جهنم به غلاظ و شداد بودن و اينكه:" لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ"

" عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ"- يعنى بر آن آتش ملائكه‏اى موكل شده‏اند تا انواع عذاب را بر سر اهل دوزخ بياورند، ملائكه‏اى غلاظ و شداد.

كلمه" غلاظ" جمع" غليظ" است، و غليظ ضد رقيق است، و مناسب‏تر با مقام اين است كه منظور از" فرشته غليظ" و" فرشتگان غلاظ" فرشتگانى باشد كه خشونت عمل دارند، (چون فرشتگان مثل ما آدميان قلب مادى ندارند تا متصف به خشونت و رقت شوند) در آيه‏اى هم كه بعدا مى‏آيد غلظت را عبارت از غلظت در عمل دانسته، فرموده:

" جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ" كلمه" شداد" هم جمع شديد است، كه به معناى پهلوان و قهرمان و نيرومند در تصميم و عمل است.

و جمله" لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ" به منزله تفسيرى است براى جمله" غلاظ شداد"، مى‏فرمايد:

منظور از غلاظ و شداد اين است كه فرشتگان نامبرده ملازم آن ماموريتى هستند كه خداى تعالى به آنان داده، و غير از خدا و اوامرش هيچ عامل ديگرى از قبيل رقت و ترحم و امثال آن در آنان اثر نمى‏گذارد، و خدا را با مخالفت و يا رد، عصيان نمى‏كنند، هر چه را مامور باشند مو به مو اجرا مى‏كنند، بدون اينكه چيزى از خود آنان فوت شود، و يا به خاطر ضعف و خستگى از ماموريت كم كنند، (نتيجه عذابى كه آنان به انسانها مى‏دهند عذابى است كه اگر انسانى آن را انجام مى‏داد، مى‏گفتيم فلانى شكنجه‏گرى‏
غلاظ و شديد، و مردى بى‏رحم و بى‏شفقت است، و خلاصه اينكه) وقتى عمل چنين عملى بود، مى‏توان صاحب عمل را غليظ و شديد خواند.

(1) و سپس در آتش افروخته مى‏شوند. سوره مؤمن، آيه 72.

(2) مجمع البيان، ج 1، ص 64.

/ 676