حد اعلاى تشويق به انفاق در راه خدا، به اينكه آن را قرض دادن به خدا ناميد كه به چند برابر باز پرداخت مىشود
در آيه مورد بحث تشويقى بالغ به انفاق در راه خدا شده، كه ما فوق آن تصور ندارد، چون از يك سو سؤال كرده كه آيا كسى هست كه چنين قرضى به خدا دهد؟ و از سوى ديگر انفاق او را قرض دادن به خداى سبحان ناميده، كه پرداخت آن بر قرض گيرنده واجب است، و از سوى سوم چنين مقاطعه و طى كرده كه هرگز عين آنچه گرفته پس نمىدهد، بلكه به اضعاف مضاعف مىدهد، و به اين هم اكتفاء ننموده اجرى كريم بر آن اضافه كرده، فرموده:خدا در آخرت قرض خود را به اضعاف مضاعف ادا مىكند، و اجرى كريم هم مىدهد و اجر كريم، اجرى است كه در نوع خودش پسنديدهترين باشد و اجر اخروى همين طور است، چون اجرى است ما فوق آنچه ممكن است به تصور در آيد، و در هنگام حاجتى است حياتىترين هنگام حاجتى كه تصور شود." يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ ..."كلمه" يوم" ظرف است براى جمله" لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ"، يعنى در روز چنين و چنان اجرى كريم دارد، و مراد روز قيامت است، و خطاب در جمله" ترى- مىبينى" به رسول خدا (ص) و يا به تمامى افرادى است كه حس شنوايى دارند، و خطاب به آنان صحيح است، (و مانند خطاب به ديوانگان لغو نيست)، و ظاهرا حرف باء در جمله" بايمانهم" به معناى حرف" فى" باشد.و معناى آيه اين است كه:هر كس قرضى نيكو به خدا بدهد اجرى كريم دارد، در روزى كه- تو اى پيامبر و يا تو اى شنونده و بيننده عاقل- مىبينى دارندگان ايمان به خدا از مرد و زن نورشان پيشاپيش جلوتر از آنان و بدان سوى كه سعادت آنان آنجاست مىدود.اين آيه شريفه مطلق است، شامل مؤمنين هر امتى مىشود، و اختصاصى به امت اسلام ندارد، و اگر از" تابيدن نور" تعبير به" سعى و دويدن" كرده براى اين بود كه اشاره كرده باشد به اينكه چنين كسانى به سوى درجاتى از بهشت كه خداوند برايشان تهيه ديده مىشتابند، در حالى كه هر لحظه و يكى پس از ديگرى درجات و جهات سعادت و مقامات قرب برايشان روشن مىگردد، تا جايى كه ديگر نورشان به حد تمام و كمال برسد، هم چنان كه در جايى ديگر فرموده:" وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً" «1»(1) كسانى راى كه در دنيا تقوا پيشه كردند دسته دسته به سوى بهشت سوق مىدهند. سوره زمر، آيه 73.