چند روايت در باره فى‏ء و موارد مصرف آن، و در ذيل آيه" ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ ..." - ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چند روايت در باره فى‏ء و موارد مصرف آن، و در ذيل آيه" ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ ..."

و در كتاب توحيد از على (ع) روايت شده كه در پاسخ شخصى كه آياتى از قرآن برايش مشتبه شده بود در مورد آيه" فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا ا" كه معناى آمدن خدا چيست؟

فرمود:
يعنى عذابى بر آنان فرستاد «1».

و در تهذيب به سند خود از حلبى از امام صادق (ع) روايت آورده كه فرمود:

فى‏ء در آيه شريفه" ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ" عبارت است از آن اموالى كه بدون جنگ و خونريزى از دشمن گرفته شده باشد. و كلمه" أنفال" شامل اين قسم غنيمت هم مى‏شود، و در حقيقت فى‏ء به منزله انفال است «2».

و در مجمع البيان آمده كه منهال بن عمر از على بن الحسين (ع) روايت كرده كه فرمود:

منظور از ذى القربى و يتامى و مساكين و ابن السبيل در آيه" وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ" قرباى ما، و مسكينان ما، و ابن السبيل ما است «3».

مؤلف

اين معنا در تهذيب از سليم بن قيس از امير المؤمنين (ع) نيز روايت شده. و در مجمع البيان بعد از نقل روايت منهال گفته است:

همه فقهاء گفته‏اند كه منظور آيه، يتاماى عموم مردم است، و همچنين مساكين و ابناى سبيل. و اين معنا از ائمه (ع) هم روايت شده «4».

و در كافى به سند خود از زراره نقل كرده كه از حضرت باقر و حضرت صادق (ع) شنيده كه فرمودند:

خداى تعالى امور خلق خود را به پيامبرش تفويض نموده تا معلوم كند اطاعتشان چگونه است، آن گاه اين آيه را تلاوت فرمودند:

" ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا" «5».

مؤلف

روايات در اين معنا از ائمه اهل بيت (ع) بسيار وارد شده، و مراد از" واگذار نمودن امور خلق" به طورى كه از روايات برمى‏آيد، امضايى است كه خداى تعالى از تشريعات رسول خدا (ص) نموده، و اطاعت آن جناب را در آن تشريعات واجب ساخته، و ولايت و سرپرستى مردم را به آن جناب واگذار نموده.

اين است معناى تفويض نه اينكه از خود سلب اختيار نموده، و امور را به كلى به آن جناب واگذار كرده‏
باشد، چون چنين چيزى عقلا محال است.

(1) التوحيد، ص 266.

(2) تهذيب الاحكام، ج 4، ص 133، ح 5.

(3) مجمع البيان، ج 9، ص 261.

(4) تهذيب، ج 4، ص 126، ح 3.

(5) اصول كافى، ج 1، ص 266، ح 3.

/ 676