افاده كمال تسلط خدا بر ملك در جمله" بِيَدِهِ الْمُلْكُ"
" تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ" كلمه" تبارك" در باره هر چيزى استعمال شود از كثرت صدور خيرات و بركات از آن چيز خبر مىدهد.و جمله" الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ" از آنجا كه مطلق است شامل تمامى ملكها مىگردد، و اين تعبير يعنى" خدايى كه ملك به دست اوست" استعاره به كنايه است، مىخواهد به طور كنايه از كمال تسلط خدا بر ملك خبر دهد، و بفهماند آن چنان ملك در مشت او است كه به هر نحو بخواهد در آن تصرف مىكند، همانطور كه يك انسان نيرومند موم را در دست خود به هر شكل بخواهد در مىآورد و مىچرخاند، پس خداى تعالى به نفس خود مالك هر چيز و از هر جهت است، و نيز مالك ملك هر مالك ديگر است.پس توصيف خداى عز و جل به اينكه ملك به دست اوست، توصيفى است وسيعتر از توصيف او به" مليك" در جمله" عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ" «1»، و صريحتر و مؤكدتر است از توصيف او در جمله" لَهُ الْمُلْكُ" «2».(1) سوره قمر، آيه 55.(2) سوره تغابن، آيه 1.