مثلى گوياى عظمت و جلالت قدر قرآن‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مثلى گوياى عظمت و جلالت قدر قرآن‏

" لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ..."

در مجمع البيان گفته:

كلمه" تصدع" به معناى پراكنده شدن بعد از التيام است.

كلمه" تفطر" هم به همين معنا است «1».

بايد دانست كه زمينه آيه شريفه زمينه مثل زدن است، مثلى كه اساسش تخيل است، به دليل اينكه در ذيل آيه مى‏فرمايد:

" وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ ..."

و منظور آيه شريفه تعظيم امر قرآن است، به خاطر استعمالش بر معارف حقيقى و اصول شرايع و عبرتها و مواعظ و وعد و وعيدهايى كه در آن است، و نيز به خاطر اينكه كلام خدا عظيم است.

و معناى آيه اين است كه:

اگر ممكن بود قرآن بر كوهى نازل شود، و ما قرآن را بر كوه نازل مى‏كرديم، قطعا كوه را با آن همه صلابت و غلظت و بزرگى هيكل و نيروى مقاومتى كه در برابر حوادث دارد، مى‏ديدى كه از ترس خداى عز و جل متاثر و متلاشى مى‏شود، و وقتى حال كوه در برابر قرآن چنين است، انسان سزاوارتر از آن است كه وقتى قرآن بر او تلاوت مى‏شود و يا خودش آن را تلاوت مى‏كند قلبش خاشع گردد.

بنا بر اين، بسيار جاى تعجب است كه جمعى از همين انسانها نه تنها از شنيدن قرآن خاشع نمى‏گردند، و دچار ترس و دلواپسى نمى‏شوند، بلكه در مقام دشمنى و مخالفت هم برمى‏آيند.

در اين آيه شريفه التفاتى از تكلم مع الغير به غيبت به كار رفته، و اين بدان جهت است كه بر علت حكم دلالت كرده، بفهماند اگر كوه با نزول قرآن متلاشى و نرم مى‏شود، علتش اين است كه قرآن كلام خداى عز و جل است.

" وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ"- اين جمله از باب به كار بردن حكمى كلى در موردى جزئى است تا دلالت كند بر اينكه حكم اين مورد حكمى نو ظهور نيست، بلكه در همه موارد ديگرى- كه بسيار هم هست- جريان دارد.

پس اينكه فرمود:

" لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَلٍ" مثلى است كه خداى تعالى براى مردم در امر قرآن زده تا عظمت و جلالت قدر آن را از اين نظر كه كلام خدا است و مشتمل بر معارفى عظيم است به ذهن مردم نزديك سازد تا در باره آن تفكر نموده، و آن طور كه شايسته آن است با آن برخورد كنند، و در صدد تحقيق محتواى آن كه حق صريح است برآمده، به هدايتى كه از طريق عبوديت پيشنهاد كرده مهتدى شوند، چون انسانها براى رسيدن به كمال و سعادتشان طريقى بجز قرآن ندارند، و از جمله معارفش همان مساله مراقبت و محاسبه است كه آيات قبلى بدان سفارش مى‏كرد.

(1) مجمع البيان، ج 9، ص 266.

/ 676