و نازل شدن عبارت است از همان درخور گشتن براى عالم ماده و مشهود، به شهادت اينكه تعبير به انزال، همواره در باره موجودات طبيعى و مادى بكار مىرود، مثلا مىفرمايد:
" وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ" «1»
و يا مىفرمايد:
" وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ" «2».
مؤيد اين معنا رواياتى است كه كلمه قدر را به طول و عرض و ساير حدود و خصوصيات طبيعى و جسمانى تفسير كرده، مانند روايتى كه صاحب محاسن از پدرش از يونس از ابى الحسن الرضا (ع) آورده، كه فرمود:
هيچ حادثهاى رخ نمىدهد مگر آنچه خدا خواسته باشد و اراده كرده باشد، و تقدير نموده، قضايش را رانده باشد.
عرضه داشتم:
پس معناى" خواست" چيست؟
فرمود: ابتداى فعل است.
عرضه داشتم:
پس معناى" اراده كرد" چيست؟
فرمود: پايدارى بر همان مشيت و ادامه فعل است.
پرسيدم:
پس معناى" تقدير كرد" كدام است؟
فرمود: يعنى طول و عرض آن را معين و اندازهگيرى كرد.
پرسيدم:
معناى قضا چيست؟
فرمود: وقتى خدا قضايى براند آن را امضا كرده و اين آن مرحلهاى است كه ديگر برگشت ندارد «3».
و اين معنا را از پدرش از ابن ابى عمير از محمد بن اسحاق از حضرت رضا (ع) در خبرى مفصل آورده، و در آن آمده كه فرمود:
هيچ مىدانى قدر چيست؟
عرضه داشت:
نه، فرمود:
قدر به معناى هندسه هر چيز، يعنى طول و عرض و بقاء (و فناء) آن است (تا آخر خبر) «4».
و از اينجاست كه معلوم مىشود مراد از جمله" كل شىء" در آيه" وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً" «5» و آيه" إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ" «6»، و آيه" وَ كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ" «7»، و آيه" الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى" «8» تنها موجودات عالم مشهود است، موجودات طبيعى كه تحت خلقت و تركيب قرار مىگيرند.
(و اما موجودات بسيطه كه از ابعاضى مركب نشدهاند مشمول اين گونه آيات نيستند).
(1) و فرستاديم آهن را، سوره حديد، آيه 25. (2) و براى شما هشت زوج از چهار پايان نازل كرديم. سوره زمر، آيه 6. (3 و 4) المحاسن، ص 244، ح 237 و 238. (5) و همه چيز را آفريد و دقيقا اندازهگيرى كرد. سوره فرقان، آيه 2. (6) ما هر چيزى را به اندازه آفريديم. سوره قمر، آيه 49. (7) و هر چيز نزد او مقدار معين دارد. سوره رعد، آيه 8. (8) كسى كه به هر موجودى آنچه لازمه آفرينش او بود داده، سپس رهبريش كرده است. سوره طه، آيه 50.