در مجمع البيان آمده كه:
حمزه و رويس روايت كردهاند كه:
يعقوب آيه را به صورت" ينتجون" و بقيه قاريان به صورت" يتناجون" قرائت كردهاند. شاهد قرائت حمزه كلام رسول خدا (ص) است، كه در باره على (ع) در پاسخ كسانى كه پرسيدند:
چرا با على تناجى مىكنى و با ما نمىكنى؟ فرمود:
" ما انا انتجيته، بل اللَّه انتجاه" من به دستور خود با او نجوى نكردم، بلكه خدا دستور داد نجوى كنم «1».
و در الدر المنثور است كه احمد، عبد بن حميد، بزار، ابن منذر، طبرانى، ابن مردويه، و بيهقى در- كتاب شعب الايمان- به سندى خوب از ابن عمر روايت آوردهاند كه گفت:
يهوديان همواره به رسول خدا (ص) مىگفتند:
" سام عليك" و منظورشان ناسزاگويى به آن جناب بود، آن گاه در دل و در بين خودشان اظهار نگرانى مىكردند كه نكند خدا به خاطر اينگونه سلام كردن عذابمان كند. در اين زمينه بود كه آيه شريفه" وَ إِذا جاؤُكَ حَيَّوْكَ بِما لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ" نازل شد «2».
و در همان كتاب است كه عبد الرزاق، ابن ابى حاتم، و ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده كه در باره آيه مذكور گفته است:
منافقين وقتى به رسول خدا مىرسيدند، مىگفتند" سام عليك" و بدين جهت آيه نازل شد «3».
اين روايت به باور كردن، نزديكتر از روايت قبلى است، براى اينكه در تفسيرش گفتيم اين آيات آن طور كه بايد شامل يهود نمىتواند باشد. و در روايت قمى كه در تفسير خود آورده آمده كه به جاى" السلام عليك" صبحها مىگفتند" انعم صباحا" و بعد از ظهرها مىگفتند" انعم مساء" و اين تحيت مشركين و اهل جاهليت بود «4».
و در مجمع البيان در تفسير آيه" يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ" گفته است:
در حديث اين معنا هم آمده كه رسول خدا (ص) فرمود:
عالم يك درجه بر شهيد برترى دارد، و شهيد يك درجه بر عابد، و نبى يك درجه بر عالم. و برترى قرآن بر ساير گفتارها نظير برترى خدا بر ساير مخلوقاتش است.
(1) مجمع البيان، ج 9، ص 249. (2 و 3) الدر المنثور، ج 6، ص 184. (4) تفسير قمى، ج 2، ص 355.