ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 19 -صفحه : 676/ 327
نمايش فراداده

بحث روايتى

رواياتى در ذيل آيات مربوط به نجوى، تحيت مغرضانه منافقين بر پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم)، و رفع درجات علماء

در مجمع البيان آمده كه:

حمزه و رويس روايت كرده‏اند كه:

يعقوب آيه را به صورت" ينتجون" و بقيه قاريان به صورت" يتناجون" قرائت كرده‏اند. شاهد قرائت حمزه كلام رسول خدا (ص) است، كه در باره على (ع) در پاسخ كسانى كه پرسيدند:

چرا با على تناجى مى‏كنى و با ما نمى‏كنى؟ فرمود:

" ما انا انتجيته، بل اللَّه انتجاه" من به دستور خود با او نجوى نكردم، بلكه خدا دستور داد نجوى كنم «1».

و در الدر المنثور است كه احمد، عبد بن حميد، بزار، ابن منذر، طبرانى، ابن مردويه، و بيهقى در- كتاب شعب الايمان- به سندى خوب از ابن عمر روايت آورده‏اند كه گفت:

يهوديان همواره به رسول خدا (ص) مى‏گفتند:

" سام عليك" و منظورشان ناسزاگويى به آن جناب بود، آن گاه در دل و در بين خودشان اظهار نگرانى مى‏كردند كه نكند خدا به خاطر اينگونه سلام كردن عذابمان كند. در اين زمينه بود كه آيه شريفه" وَ إِذا جاؤُكَ حَيَّوْكَ بِما لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ" نازل شد «2».

و در همان كتاب است كه عبد الرزاق، ابن ابى حاتم، و ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده كه در باره آيه مذكور گفته است:

منافقين وقتى به رسول خدا مى‏رسيدند، مى‏گفتند" سام عليك" و بدين جهت آيه نازل شد «3».

مؤلف

اين روايت به باور كردن، نزديك‏تر از روايت قبلى است، براى اينكه در تفسيرش گفتيم اين آيات آن طور كه بايد شامل يهود نمى‏تواند باشد. و در روايت قمى كه در تفسير خود آورده آمده كه به جاى" السلام عليك" صبح‏ها مى‏گفتند" انعم صباحا" و بعد از ظهرها مى‏گفتند" انعم مساء" و اين تحيت مشركين و اهل جاهليت بود «4».

و در مجمع البيان در تفسير آيه" يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ" گفته است:

در حديث اين معنا هم آمده كه رسول خدا (ص) فرمود:

عالم يك درجه بر شهيد برترى دارد، و شهيد يك درجه بر عابد، و نبى يك درجه بر عالم. و برترى قرآن بر ساير گفتارها نظير برترى خدا بر ساير مخلوقاتش است.

(1) مجمع البيان، ج 9، ص 249.

(2 و 3) الدر المنثور، ج 6، ص 184.

(4) تفسير قمى، ج 2، ص 355.