جمله" اسمه احمد" با كمك سياق دلالت دارد بر اينكه اين تعبير را عيسى (ع) از رسول خدا (ص) كرده. و نيز دلالت دارد بر اينكه اهل تورات و انجيل آن جناب را به اين نام و نيز به نام" محمد" مىشناختند، و اين دلالت روشن است، و خفايى در آن نيست.
حسان بن ثابت هم كه گفته است:
نيز مؤيد اين معنا است.
و همچنين شعر ابو طالب كه مىگويد:
دلالت دارد بر اين كه در آن روز آن جناب را به نام احمد مىشناختند.
و نيز در هنگامى كه مىخواست از دنيا برود، به برادرانش عباس، و حمزه، و فرزندانش جعفر، و على چنين وصيت كرد:
و نيز شعر ديگر ابو طالب كه در آن رسول خدا (ص) را به نام محمد نام برده:
و از اين يك بيت شعر استفاده مىشود كه مردم مكه نيز بشارت آمدن آن جناب را در كتب آسمانى كه در آن ايام نزد اهل كتاب بوده ديدهاند.
و نيز مؤيد ديگر گفتار ما اين است كه جمعى از اهل كتاب از يهود و نصارى و در بين آنان علمايى از ايشان مانند عبد اللَّه بن سلام و غير او به آن جناب ايمان آوردند، چون آيات قرآنى را كه متعرض بشارت به آمدن رسول اسلام است شنيده بودند، و شنيده بودند كه قرآن مىگويد نام اين پيامبر در تورات و انجيل آمده، در نتيجه آن آيات را قبول نموده، در مقام تكذيبش برنيامدند، چون شكى برايشان باقى نماند، به دليل اينكه سخنى كه حاكى از شك و ترديدشان باشد نگفتهاند.
(1) درود خداى معبود و فرشتگان پيرامون عرشش، و همه پاكان بر احمد مبارك باد. (2) مردم در باره احمد گفتند تو مردى خلافگو هستى كه حرفهايت بىپايه و اساس است. ولى بدانند كه احمد دين حق را برايشان آورده، نه دروغ را. (3) مادرم و همه فرزندانى كه به دنيا آورده فدايتان باد، در نصرت احمد و دفع دشمن از وى سپر او باشيد. (4) مگر نمىدانيد كه ما محمد را پيامبرى چون موسى يافتيم كه در كتب آسمانى گذشته نامش و نبوتش نوشته شده بود.