اللَّه"، شايد براى اين بود كه اشاره كند به اينكه غير از خدا كسى نيست كه صلاحيت داشته باشد چنين تهديدى بكند، پس آوردن ضمير هم كافى است و احتياج به آوردن نام خداى تعالى نيست.
" إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا" كلمه" هذه" اشاره است به آيات سابق كه مشتمل بر تهديدهاى كوبنده و تذكر و موعظه است، و كلمه" تذكره" به معناى هر هشدارى است كه آدمى با ديدن و يا شنيدن آن الگويى مىگيرد كه عمل خود را طبق آن انجام دهد.
و در جمله" فمن شاء" مفعول" شاء" حذف شده، و معروف در مثل اين موارد اين است كه مفعولى در تقدير بگيرند كه از جنس جواب شرط باشد و با سياق بسازد، بنا بر اين بايد بگوييم تقدير جمله:" فمن شاء أن يتخذ الى ربه سبيلا اتخذ الى ربه سبيلا- هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگار خود اتخاذ كند مىتواند راهى به سوى پروردگارش اتخاذ كند" مىباشد. بعضى «1» گفتهاند: كلمه" اتعاظ- پندگيرى" در تقدير است، و معنايش اين است كه هر كس بخواهد پند بگيرد، راهى به سوى پروردگار خود اتخاذ مىكند: و منظور" از اتخاذ راه به سوى پروردگار" اتخاذ راه به سوى تقرب به او است. و منظور از" راه"، همان ايمان و اطاعت است. اين آن معنايى است كه مفسرين ذكر كردهاند.
ولى ممكن است كلمه" هذه" را اشاره به آيات اول سوره بگيريم كه به شب زندهدارى و تهجد سفارش مىكرد، و بگوييم اين آيه مىخواهد خطاب اختصاصى به رسول خدا (ص) در اول سوره را به همه مؤمنين عموميت دهد، و به طور كلى بفرمايد:" فَمَنْ شاءَ ...".
مؤيد اين احتمال اين است كه آيه مورد بحث عينا در سوره دهر هم آمده، و در آنجا بعد از آيهاى قرار گرفته كه از نماز شب سخن مىگويد و مىفرمايد:" وَ سَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلًا"، و از اين معنا مىتوان نتيجه گرفت كه نماز شب راه مخصوصى است كه آدمى را به سوى پروردگارش هدايت مىكند.
در الدر المنثور است كه بزار و طبرانى در كتاب" اوسط"، و ابو نعيم در كتاب
(1) تفسير كشاف، ج 4، ص 642.