ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 20 -صفحه : 691/ 185
نمايش فراداده

شده، و بعضى به آن اعتراض كرده‏اند كه چطور ناظره را به معناى منتظره گرفته، با اينكه انتظار هيچ وقت با حرف" الى" متعدى نمى‏شود، بلكه خودش به خودى خود متعدى است؟ و صاحب مجمع پاسخ داده كه: ماده نظر به معناى انتظار مى‏آيد، و استشهاد كرده به شعر شاعر كه گفته است:


  • و اذا نظرت اليك من ملك و البحر دونك جدتنى نعما

  • و البحر دونك جدتنى نعما و البحر دونك جدتنى نعما

«1»

و به شعرى ديگر كه گفته:


  • انى اليك لما وعدت لناظر نظر الفقير الى الغنى الموسر

  • نظر الفقير الى الغنى الموسر نظر الفقير الى الغنى الموسر

«2»

و در كشاف استعمال نظر در آيه را در معناى انتظار، استعمالى كفايى دانسته، و اين سخن خوبى است «3».

و در الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه، عبد بن حميد، ترمذى، ابن جرير، ابن منذر، آجرى در كتاب" شريعت"، دارقطنى در كتاب" رؤيت"، حاكم، ابن مردويه، لالكائى در كتاب" السنة"، و بيهقى، از ابن عمر روايت كرده‏اند كه گفت: رسول خدا (ص) فرمود: پست‏ترين منازل بهشت منزل كسى است كه همه نظرش به بهشت خود و همسران و نعيم و خدمتگزاران و ميز و صندلى‏هاى خويش است، كه به مسافت هزار سال راه طول دارد، و گرامى‏ترين اهل بهشت و محترم‏ترين آنان نزد خدا كسى است كه صبح و شام به روى خدا نظر مى‏كند.

آن گاه آيه زير را تلاوت فرمود:" وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ"، يعنى صورت‏هايى كه در آن روز سفيد و با صفا است،" إِلى‏ رَبِّها ناظِرَةٌ" يعنى همه روزه به روى خدا نظر مى‏كند «4».

مؤلف: اين روايت با بيانى كه ما در تفسير آيه آورديم، قابل انطباق است، و با صرفنظر از آن بيان، مى‏توان بر رحمت و فضل و كرم و ساير صفات فعلى خدا حملش كرد، چون وجه هر چيز آن جهتى است كه رو به غير خودش قرار دارد، و آن جهتى كه خداى تعالى با آن جهت رو به خلق و خلق رو به او دارند، صفات كريمه اوست، پس نظر كردن به رحمت‏

(1) هر وقت از چون تو ملكى چشم احسان داشتم كه دريا به وسعت سخايت نمى‏رسد، نعمتى جديد عايدم شد.

(2) من به خاطر آن وعده‏اى كه داده‏اى منتظر توام، آن طور كه يك فقير منتظر توانگرى دست باز است.

(3) تفسير كشاف، ج 4، ص 662.

(4) الدر المنثور، ج 6، ص 290.