و كوهها (چون خاك بر دم باد) پراكنده شوند (10).
و در آن هنگام كه براى پيامبران (به منظور اداى شهادت) تعيين وقت شود (11).
براى چه وقت معين مىشود؟ (12).
براى روز قيامت كه بين حق و باطل و سعيد و شقى جدايى افتد (13).
و تو چگونه توانى عظمت آن روز جدايى را تصور كنى؟ (14).
واى در آن روز (به حال منكران خدا و قيامت) و تكذيب كنندگان (كتاب و رسالت) (15).
اين سوره يوم الفصل كه همان روز قيامت است را خاطر نشان ساخته، خبر از وقوع آن را تاكيد مىكند، و اين تاكيد خود را با تهديد شديدى به منكرين آن و انذار و تبشير به ديگران توأم نموده، جانب تهديد را بيش از ساير مطالب تاكيد مىكند، براى اينكه مىبينيم ده مرتبه مىفرمايد:" وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ- واى در آن روز بر تكذيبگران" و اين سوره به شهادت سياق آياتش در مكه نازل شده است.
" وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً" اين آيه و آيات بعدش تا شش آيه سوگندهايى است از خداى تعالى، به امورى كه از آن امور تعبير كرده به" مرسلات"،" عاصفات"،" ناشرات"،" فارقات"،" ملقيات ذكرا" و" عُذْراً أَوْ نُذْراً". و دو تعبير اول يعنى" الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً" و" فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً" اگر از سياق صرفنظر كنيم و خود آن دو را در نظر بگيريم، خالى از مختصر ظهورى در بادهاى سخت و تند و پشت سر هم نيست، و ليكن تعبير آخر يعنى" فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً عُذْراً أَوْ نُذْراً" تقريبا صريح در اين است كه مراد از آن ملائكهاى است كه حامل وحى خداى تعالى بودند و بر انبيا و رسل نازل مىشدند، و به منظور اتمام حجت و انذار و ساير غراض، وحى الهى را بر آنان القا مىكردند و بقيه صفات پنجگانه هم آن طور نيست كه قابل حمل بر معنايى مناسب با اين معنا نباشند.
و ما نمىتوانيم تمامى صفات پنجگانه را حمل كنيم بر بادهاى تند كه دو جمله اول- به بيانى كه گذشت- ظهور در آن دارد، مگر اينكه خود را به سختى دچار زحمت نموده، سه صفت ديگر و مخصوصا صفت آخرى را به زحمت حمل بر آن نماييم.
اين كار را هم نمىتوانيم بكنيم كه دو جمله اول را حمل كنيم بر بادهاى تند، و سه جمله بقيه را و يا تنها دو جمله آخر و يا حد اقل جمله اخير را حمل بر ملائكه وحى كنيم، براى