ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 20 -صفحه : 691/ 324
نمايش فراداده

" عَبَسَ وَ تَوَلَّى" يعنى چهره در هم كشيد و روى بگردانيد.

" أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى‏" اين جمله علت عبوس شدن را بيان مى‏كند، و لام تعليل در تقدير است و تقدير آن" لان جاءه الاعمى" است.

" وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرى‏" اين آيه حال از فاعل فعل" عَبَسَ وَ تَوَلَّى" است، و كلمه تزكى به معناى در پى پاك شدن از راه عمل صالح است. كه بعد از تذكر يعنى پندپذيرى و بيدارى و پذيرفتن عقائد حقه دست مى‏دهد، چون" نفع ذكرى" همين است كه آدمى را به تزكى دعوت مى‏كند، يعنى به ايمان و عمل صالح مى‏خواند.

و حاصل معنا اين است كه آن شخص چهره در هم كشيد، و از آن شخص نابينا كه نزدش آمده بود روى بگردانيد، با اينكه او خبر نداشت آيا مرد نابينا مردى صالح بود، و با اعمال صالح ناشى از ايمان خود را پاكيزه كرده بود يا نه، شايد كرده بود، و يا آمده تا با تذكر و اتعاظش به مواعظ رسول خدا (ص) بهره‏مند شده، در نتيجه به تطهير خود موفق گردد.

خبرى عتاب آميز حاكى از روى گرداندن از يك مرد نابينا و عنايت و توجه به توانگران‏

در اين آيات چهارگانه عتاب شديدى بكار رفته، و اين شدت از اين جهت بيشتر مى‏شود كه دو آيه اول در سياق غيبت آمده، كه مى‏فهماند خدا از او روى گردانيده، رو در رو با او سخن نگفته، و دو آيه اخير را در سياق خطاب آورده، چون توبيخ در مخاطبه حضورى بيشتر است، و حجت و استدلال هم وقتى رو در رو گفته شود الزام‏آورتر است، آن هم بعد از روى‏گردانى، و مخصوصا با سركوبى خود خدا و بدون واسطه غير.

و در اينكه از آن شخص تعبير به اعمى- كور- كرد توبيخى بيشتر استفاده مى‏شود، براى اينكه محتاجى كه به انسان مراجعه مى‏كند اگر نابينا باشد و حاجتش هم حاجتى دينى باشد، و خلاصه ترس از خدا او را وادار كرده باشد كه با نداشتن چشم به ما مراجعه كند، ما بيش از ساير مراجعه كنندگان بايد به او ترحم كنيم، و بيشتر به او روى آورده مورد عطوفتش قرار دهيم، نه اينكه چهره در هم بكشيم و روى از او برتابيم.

بعضى «1» گفته‏اند: بنا بر اينكه شخص مورد عتاب رسول خدا (ص)

(1) روح المعانى، ج 30، ص 39.