ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 20 -صفحه : 691/ 393
نمايش فراداده

و حرف" فاء" در جواب شرط واقع شده، و ظرف" فى ذلك" مقدم آمده تا عوض از شرط باشد، و تقدير كلام:" و ان اريد تنافس فليتنافس فى ذلك المتنافسون- اگر قرار است تنافس و مسابقه‏اى بشود بايد مسابقه‏گران در اين رحيق مختوم تنافس كنند" مى‏باشد.

ممكن هم هست گفته شود جمله" و فى ذلك" عطف است بر يك ظرفى ديگر كه متعلق بوده به جمله" فليتنافس"، ولى حذف شده، چون مقام دلالت بر آن مى‏كرده، و چون كلام در وصف نعيم بهشت بوده، مى‏فهماند كه جمله" و فى ذلك" ترغيب مؤكد است به تخصيص بعد از تعميم، يعنى ترغيب به خصوص رحيق مختوم، بعد از ترغيب به همه نعمت‏هاى بهشتى، و معنايش اين است كه مسابقه‏گران و زورآزمايان بايد بر سر همه نعمت‏هاى بهشتى، و مخصوصا بر سر رحيق مختوم مسابقه بگذارند، كه نوشيدنى خاص آنان است، آن وقت آيه شريفه مثل اين مى‏ماند كه بگوييم: همه مؤمنين را احترام كن خصوصا صالحان از ايشان را.

" وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ" كلمه" مزاج" به معناى وسيله مخلوط كردن است، و كلمه" تسنيم"- به طورى كه آيه بعدى تفسيرش مى‏كند- به معناى چشمه‏اى است در بهشت، كه خداى تعالى نامش را تسنيم نهاده، و از اين ماده كلماتى به معناى بلند كردن و پر شدن نيز آمده، وقتى گفته مى‏شود:

" سنمه"، معنايش اين است كه آن چيز را بلند كرد، و" سنام الإبل" به معناى كوهان شتر است. و نيز گفته مى‏شود:" سنم الاناء" يعنى ظرف را پر كرد.

" عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ" دو عبارت" شربه" و" شرب به" هر دو به يك معنا است، و كلمه" عينا" مفعول فعلى تقديرى است كه يا" اخص" و يا" امدح" است و معنايش اين است كه" مزاج آن شراب از چشمه تسنيم است، كه من آن را اختصاص مى‏دهم و يا مدح مى‏كنم به چشمه‏اى كه ... و جمله" يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ" وصف آن چشمه، و مجموع، تفسير براى تسنيم است.

و مفاد آيه اين است كه مقربين صرفا تسنيم را مى‏نوشند، هم چنان كه مفاد جمله" وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ" اين است كه: آنچه در قدح ابرار از رحيق مختوم هست با تسنيم مخلوط مى‏شود.

و اين معنا به دو نكته دلالت مى‏كند، اول اينكه تسنيم از رحيق مختوم گرانقدرتر است، چون رحيق مختوم با آميخته شدن با تسنيم لذت بخش‏تر مى‏شود. دوم اينكه مقربين در درجه بالاترى از ابرار قرار دارند.