كرانه افق در هنگام غروب خورشيد پيدا مىشود.
" وَ اللَّيْلِ وَ ما وَسَقَ" كلمه" وسق" فعل ماضى است، و معناى جمع شدن چند چيز متفرق را مىدهد، مىفرمايد به شب سوگند، كه آنچه در روز متفرق شده جمع مىكند، انسانها و حيوانها كه هر يك به طرفى رفتهاند، در هنگام شب دور هم جمع مىشوند.
بعضى «1» هم كلمه" وسق" را به معناى طرد گرفته، آيه را چنين معنا كردهاند:" به شب سوگند كه ستارگان را از خفاء به ظهور مىاندازد".
" وَ الْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ" يعنى به قمر سوگند، وقتى كه نورش جمع مىشود، نور همه اطرافش بهم منضم مىشود، و به صورت ماه شب چهارده درمىآيد.
" لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ" اين آيه جواب همه سوگندهاى قبلى است، و خطاب در آن به مردم است، و كلمه" طبق" به معناى چيزى و يا حالى است كه مطابق چيز ديگر و يا حال ديگر باشد، چه اينكه يكى بالاى ديگرى قرار بگيرد و چه نگيرد، (بلكه پهلوى هم باشند) و به هر حال منظور مراحل زندگى است كه انسان آن را در تلاشش به سوى پروردگارش طى مىكند، مرحله زندگى دنيا و سپس مرحله مرگ و آن گاه مرحله حيات برزخى، (و سپس مرگ در برزخ و هنگام دميدن صور) و در آخر انتقال به زندگى آخرت و حساب و جزا.
و اين سوگندها هم تاكيد مضمون" يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ ..." و آيات بعد است كه خبر از بعث مىدهد، و هم زمينهچينى است براى آيه" فَما لَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ" كه از در تعجب و به منظور توبيخ مىفرمايد:" پس چه مىشود ايشان را كه ايمان نمىآورند؟" و هم براى آيه" فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ ..." كه مشتمل است بر تهديد و بشارت.
و در اين آيه اشارهاى است به اينكه مراحلى كه انسان در مسيرش به سوى پروردگارش طى مىكند، مراحلى مترتب و با يكديگر متطابق است.
" فَما لَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ وَ إِذا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لا يَسْجُدُونَ" گفتيم: اين استفهام براى برانگيختن تعجب شنونده از ايمان نياوردن كفار و توبيخ خود كفار است، و به همين جهت مناسب بود كه از خطاب آيه قبل" تركبن" به غيب" فما
(1) مجمع البيان، ج 10، ص 461.