ترجمه تفسیر المیزان جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
دشوارى حساب كفار را كه تا ابد در آتشند ندارد، هر چند كه نسبت به حساب مؤمنين با تقوى دشوار است.و نيز ممكن است گفته شود تقسيم اهل محشر به اصحاب يمين و اصحاب شمال، تقسيمى كلى نيست كه تمامى افراد و حتى مؤمنين گنهكار را هم شامل شود، هم چنان كه مىبينيم در آيه" وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ" «1» اهل محشر را سه طايفه كرده، و بنا بر اين، مثل اينكه در آيات مورد بحث طايفه سوم در سوره بقره يعنى مقربين خارج از تقسيمند، هم چنان كه از آيه" وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ" «2»، نيز استفاده مىشود، مستضعفين نيز از اين تقسيم خارجند.پس ممكن است بگوييم آيات مورد بحث كه اهل جمع را تقسيم به دو قسم اصحاب يمين و اصحاب شمال مىكند، منظورش تمامى اهل جمع نيست تا مقربين و مستضعفين و كفار و مؤمنين گنهكار را شامل شود، بلكه مىخواهد تنها اهل بهشت و مخلدين در آتش را ذكر نموده، اولى را به اصحاب يمين و دومى را به اصحاب شمال توصيف كند، چون مقام، مقام دعوت كفار است به ايمان، و دعوت گنهكاران است به تقوى، در چنين مقامى مقربين و مستضعفين اصلا مورد نظر نيستند.نظير اين بحث در سوره مرسلات گذشت، كه اول يوم الفصل را به ميان مىآورد و سپس به حال متقين و مكذبين مىپردازد، و متعرض حال ساير طوايف نمىشود. باز نظير آنچه در سوره" نبا" و" نازعات" و" عبس" و" انفطار" و" مطففين" و غيره آمده، پس غرض در اين مقامات ذكر نمونهاى از اهل ايمان و اطاعت، و اهل كفر و تكذيب است، و از طوايف ديگر ساكت است، تا بفهماند كه سعادت در جانب تقوى، و شقاوت در جانب تمرد و طغيان است." فَلا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ" كلمه" شفق" به معناى سرخى و بالاى آن زردى و روى آن سفيدى است، كه در