معناى امهال، يعنى مهلت دادن، و خلاصه هر دو لفظ به يك معنا است، اما اولى كه باب تفعيل است تدريج را مىرساند، و دومى كه از باب افعال است يكبارگى را. و كلمه" رويد" به معناى اندك است.
و معناى آيه اين است كه: وقتى مىبينى آنها كيد و حيلهگريهايى دارند، و من نيز حيلههايى دارم به عين آنچه آنها حيلهاش مىخوانند، و با در نظر داشتن اينكه" خداى تعالى بر كار خود غالب و مسلط است"، پس تو منتظر عذاب آنان باش، و در باره آنان عجله مكن، كمى مهلتشان بده كه به زودى آنچه در تهديدشان وعده دادم خواهد آمد، چون هر آيندهاى نزديك است. و در اينكه اول تعبير فرمود به" مهل- مهلت بده" كه چون باب تفعيل است تدريج را مىرساند، و در نوبت دوم تعبير كرد به" امهل" كه گفتيم يكبارگى را مىرساند، و" امهل" را مقيد به قيد" رويدا" كرد، لطافتى است كه بر كسى پوشيده نيست «1».
در تفسير قمى در ذيل جمله" إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ" آمده كه منظور از" حافظ"، ملائكه است «2».
و در همان كتاب در ذيل آيه" خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ" آمده كه: منظور نطفه است، كه با قوت خارج مىشود. و در ذيل آيه" يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ" آمده: يعنى صلب مرد، و ترائب زن كه همان سينه او است «3».
مؤلف: اين روايت صرفنظر از اينكه شخص امام را معرفى نكرده، و تنها گفته است:
" فرمود"، و صرفنظر از اينكه سندش افتاده، خود مضمونش هم خالى از اشكال نيست.
و نيز در تفسير قمى در ذيل آيه" يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ" فرموده يعنى" ظاهر مىشود از سريرهها" «4».
و در مجمع البيان آمده كه روايتى با حذف اواخر سند از ابى درداء رسيده كه گفت:
رسول خدا (ص) فرمود: خداى تعالى چهار چيز را براى خلقش ضمانت
(1) توضيح اينكه كلمه و فرمان" مهل" مربوط به سراپاى زندگى كفار است، كه گفتيم هر آيندهاى نزديك است، و فرمان" امهل" مربوط به تك تك تكذيبها و نافرمانيها و كارشكنىهاى آنان است،" مترجم". (2 و 3 و 4) تفسير قمى، ج 2، ص 415.