ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 20 -صفحه : 691/ 456
نمايش فراداده

كه در دنيا كردند از تنشان در نمى‏آيد، به خلاف اهل بهشت كه وقتى تلاش خود را سودمند مى‏يابند خستگى از تنشان بيرون مى‏آيد، چون انسان هر تلاشى كه در دنيا مى‏كند به منظور تامين سعادت خود مى‏كند، منظورش اين است كه به هدف خود نائل آيد، و دوزخيان در قيامت مى‏بينند كه آنچه در دنيا تلاش كردند بى‏نتيجه مانده و خردلى سودمند نبوده، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:" وَ قَدِمْنا إِلى‏ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً" «1»، در نتيجه از اعمالى كه داشتند چيزى به جز خستگى عايدشان نمى‏شود، به خلاف اهل بهشت كه از سعى و عمل خود راضيند، چون همه به صورت بهشت و راحتى مبدل گشت.

بعضى «2» گفته‏اند: مراد از جمله مورد بحث اين است كه اهل دوزخ در دوزخ عمل مى‏كنند و خسته مى‏شوند، چون دوزخ محل انواع شكنجه‏ها است، يكى از انحاى شكنجه كار بدون مزد و نتيجه كردن و خسته شدن است.

بعضى «3» ديگر گفته‏اند: مراد اين است كه دوزخيان به نافرمانى خدا عمل مى‏كنند، و در آتش قيامت خسته مى‏شوند.

" تَصْلى‏ ناراً حامِيَةً" يعنى ملازم آتشى هستند در نهايت درجه حرارت.

" تُسْقى‏ مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ" يعنى از چشمه‏اى مى‏نوشند كه در نهايت درجه حرارت است.

" لَيْسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِيعٍ لا يُسْمِنُ وَ لا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ" بعضى «4» گفته‏اند:" ضريع" نام نوعى از تيغ‏ها است كه به آن" شبرق" هم مى‏گويند، و اهل حجاز آن را وقتى خشك شد ضريع مى‏نامند، و ناگوارترين و تهوع‏آورترين گياه است كه هيچ حيوانى آن را نمى‏خورد، و شايد ناميدن آنچه در آتش است به نام ضريع، صرفا از نظر شباهت در شكل و خاصيت بوده باشد.

" وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌ" كلمه" ناعمه" يا از" نعومة" است، پس عبارت آيه كنايه است از بهجت و سرورى كه از باطن به ظاهر انسان سرايت مى‏كند، و هر بيننده را از مسرت باطنى با خبر مى‏سازد،

(1) به اعمالى كه آنان در دنيا كردند مى‏پردازيم و همه را هيچ و پوچ مى‏كنيم. سوره فرقان، آيه 23.

(2) مجمع البيان، ج 10، ص 478.

(3 و 4) مجمع البيان، ج 10، ص 479.