دوم اينكه: نعمت دادن خدا را بدان جهت كه نعمت او فضل و رحمت است اكرام و احترام خدا نسبت به انسان است، (چون با نعمت دنيا است كه مىتوان بهترين آخرت را تحصيل كرد)، و معلوم است كه اين نعمت تا زمانى احترام از ناحيه خدا است كه خود انسان آن را وسيله عذاب دوزخ قرار ندهد.
سوم اينكه: اين دو آيه با هم مىفهمانند كه انسان سعادت در زندگى را عبارت مىداند از تنعم در دنيا و داشتن نعمتهاى فراوان، و ملاك داشتن كرامت در درگاه الهى را همين داشتن نعمت فراوان مىداند، و بر عكس ملاك نداشتن قدر و منزلت در درگاه خدا را نداشتن پول و ثروت مىپندارد، در حالى كه نه اولى ملاك احترام است و نه دومى ملاك نداشتن حرمت است، بلكه ملاك در داشتن قدر و منزلت نزد خدا تقرب به خداى تعالى از راه ايمان و عمل صالح است، حال چه اينكه آدمى دارا باشد و چه فقير، پس داشتن و نداشتن مال هر دو امتحان است، مفسرين در معناى اين دو آيه وجوهى ديگر ذكر كردهاند كه چون فايدهاى نداشت متعرضش نشديم.
" كَلَّا بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ" اصل" تحاضون"" تتحاضون" است، كه به معناى تحريك و تشويق كردن يكديگر است، مىفرمايد: شما نه يتيم را احترام مىكنيد، و نه يكديگر را بدادن صدقه بر مساكين تهى دست سفارش و تشويق مىكنيد، و منشا اين رفتارتان مال دوستى است، كه در دو آيه بعد مىفرمايد:" وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا".
" وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلًا لَمًّا" كلمه" لم"- با تشديد ميم- به معناى اين است كه: انسان سهم خودش و ديگران را به خود اختصاص دهد، و خلاصه هر چه به دستش بيايد بخورد، چه پاك و مال حلال باشد و چه خبيث، و آيه مورد بحث جمله" بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ" را تفسير مىكند، مىفرمايد دليل آن اين است كه مال يتيم هم اگر به دستتان برسد مىخوريد.
" وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا" كلمه" جم"- با تشديد جيم- به معناى بسيار و بزرگ از هر چيز است، و اين جمله آيه قبلى را كه مىفرمود:" وَ لا تَحَاضُّونَ ..." تفسير مىكند، مىفرمايد علت آن اين است كه مال را به مقدار بسيار زياد دوست مىداريد.
" كَلَّا إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا" كلمه" دك" با تشديد كاف به معناى دق و كوبيدن سخت است، و مراد از ظرف