كه خود ابراهيم و اسماعيل در دعايى كه هنگام ساختن كعبه كردند، بنا به حكايت قرآن كريم گفتند:" رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا" «1».
بعضى «2» ديگر گفتهاند: مراد از" والِدٍ وَ ما وَلَدَ" آدم (ع) و همه ذريه او است، به اين بيان كه اين آيات مىخواهد به خلقت انسان در رنج سوگند ياد كند، و خداى تعالى در ابقاى وجود اين نوع يعنى نوع انسانى سنت ولادت را مقرر فرموده، در اين آيات به محصول اين سنت كه همان پدرى و فرزندى است سوگند خورده، به اينكه انسان در تلاش و تعب و رنج است، و اين مقتضاى نوع خلقت او از زمان ولادت تا روز مرگ است.
و اين وجه فى نفسه وجه بدى نيست، و ليكن صاحب اين نظريه بايد به اين سؤال پاسخ دهد كه مناسبت ميان سنت ولادت با شهر مكه چيست؟ با اينكه تمامى مولودهاى عالم داخل در سوگند هستند؟
بعضى «3» گفتهاند: مراد آدم، و صلحاى از ذريه او است، و گويا اين هم خواسته همان نظر قبلى را بگويد، با اين تفاوت كه اشكال قبلى ما را هم رفع كرده باشد، كه گفتيم چگونه ممكن است خداى تعالى به صالحان و صالحان يك جا سوگند ياد كند.
بعضى «4» ديگر گفتهاند: مراد از آن دو همه پدران و همه فرزندان است.
بعضى «5» ديگر گفتهاند: مراد از" والد"، متولد و از" ما ولد" غير متولد است و قائل اين وجه كلمه" ما" را نافيه گرفته، نه موصوله.
بعضى «6» مراد از" والد" را رسول خدا (ص) و مراد از" ما ولد" را امت او دانستهاند، به اين دليل كه آن جناب به منزله پدر امت است، ولى همه اين وجوه از نظر لفظ و سياق، وجوه بعيدى است.
" لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ" كلمه" كبد" به معناى رنج و خستگى است، و جمله مورد بحث جواب قسم است، و اين تعبير كه" خلقت انسان در كبد است" به ما مىفهماند كه رنج و مشقت از هر سو و در تمامى شؤون حيات بر انسان احاطه دارد، و اين معنا بر هيچ خردمندى پوشيده نيست، كه انسان در پى به دست آوردن هيچ نعمتى بر نمىآيد، مگر آنكه خالص آن را مىخواهد،
(1) پروردگارا ما را دو فرد تسليم شده خود كن، و از ذريه ما امتى تسليم شده خود قرار ده، و طريق عبادتمان را به ما بياموز، و رحمتت را به ما برگردان. سوره بقره، آيه 128. (2 و 3 و 4 و 5 و 6) تفسير قرطبى، ج 20، ص 61- 62.