ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 20 -صفحه : 691/ 488
نمايش فراداده

رد و انكار لازمه سخن كسى كه انفاق از مال بر او گران آمده گفت:" أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً"

" أَ يَحْسَبُ أَنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ" اين آيه انكار لازمه گفتار و پندار انسان است، كه مى‏گويد:" أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً"، و آن را با لحن كنايه انكار مى‏كند، و حاصل معناى آن اين است كه: لازمه اينكه انسان مى‏گويد مالى بسيار نفله كردم، اين است كه او خيال كرده باشد ما از انفاق او غافل و جاهليم، و او در اين خيال خطا كرده، چون خداى سبحان آنچه را او انفاق كرده ديده ولى اين مقدار انفاق در رسيدن به آن رستگارى و به ميمنت حيات كافى نيست، بلكه كسى كه چنين زندگى را طالب باشد، بايد از مشقت عبوديت بيش از آن را تحمل كند، و از گردنه‏هاى دشوارترى عبور كند و در مجاهداتى كه مؤمنين دارند گام به گام با ايشان باشد.

" أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ وَ لِساناً وَ شَفَتَيْنِ وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ" كلمه" نجد" به معناى راهى است به سوى بلندى، و مراد از" نجدين" راه خير و راه شر است و اگر راه خير و شر را نجد خوانده، براى اين بوده كه هر دو مستلزم رنج و مشقت است.

ولى بعضى «1» از مفسرين آن را به دو پستان مادر تفسير كرده‏اند، كه از ظاهر لفظ به دور است.

" أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ"- يعنى آيا بدن او را مجهز به دو دستگاه عكاسى كه همه ديدنى‏ها را ببيند نكرديم؟ تا بدين وسيله آن علم به ديدنى‏ها با آن وسعت كه دارد برايش حاصل شود،" وَ لِساناً وَ شَفَتَيْنِ" يعنى آيا ما برايش زبان و دو لب قرار نداديم، تا به وسيله آنها تواناى بر سخن گفتن شود، آن هم با وسعت دامنه‏اى كه دارد و به وسيله سخن گفتن هر يك بر باطن و ضمير ديگرى آگاه گردد، علم خود را به او منتقل كند، و آن ديگرى از اين راه به امورى كه غايب از ديدگان است راه يابد.

" وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ"- يعنى ما راه خير و شر را با الهامى از خود به او تعليم داديم، در نتيجه او به خودى خود و به الهام ما خير و شر را تشخيص مى‏دهد، پس آيه مورد بحث در معناى آيه زير است كه مى‏فرمايد:" وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها" «2».

در خلال اين آيات سه‏گانه حجتى نهفته است بر اثبات مضمون آيه" أَ يَحْسَبُ أَنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ"، و آن مضمون اين است كه خداى تعالى اعمال بندگان و ضمائر آنان را مى‏بينند، خير

(1) روح المعانى، ج 30، ص 136.

(2) و سوگند به نفس آدمى و آن كس كه آن را منظم ساخته، سپس فجور و تقوا را به او الهام كرده است. سوره شمس، آيه 7 و 8.