" وَ قالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَ لا تَذَرُنَّ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا يَغُوثَ وَ يَعُوقَ وَ نَسْراً" سفارش همان بزرگان قوم به مردم است، كه خدايان خود را از دست ندهيد، و به خاطر نوح دست از عبادت آنها برنداريد.
و اسامى نامبرده در آيه، يعنى ود و سواع و يغوث و يعوق و نسر، نام پنج بت از بتهاى آنان است كه از ساير بتها مورد احترام بيشترى بوده، و به پرستش آنها اهتمام بيشتر مىورزيدند، و به همين جهت بعد از سفارش به تمسك به همه آلهه، نام خصوص اين پنج بت را بردند و بعيد نيست اينكه اول نام ود را بردند و بعدا سواع و يغوث را با" لا" ى تاكيد نفى ذكر كردند، بدين جهت بوده كه ود نزد آنان از ساير نامبردهها مهمتر بوده- و خدا داناتر است.
" وَ قَدْ أَضَلُّوا كَثِيراً وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلالًا" ضمير در" اضلوا" به همان رؤسا بر مىگردد كه قوم از آنان پيروى مىكردند، و همين معنا اين احتمال را تاييد مىكند كه در جمله" وَ مَكَرُوا" و جمله" وَ قالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ" نيز ضمير به آنان بر مىگردد. ولى بعضى «1» از مفسرين گفتهاند: ضمير مذكور به" أصنام" كه مايه گمراهى مردم بودند بر مىگردد، ليكن اين احتمال خالى از بعد نيست.
و جمله" وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلالًا" نفرين نوح (ع) به آنان است، از خدا مىخواهد گمراهيشان را بيشتر كند، البته اين گمراهى ابتدايى نيست، بلكه مجازاتى است، پس آن جناب در اين نفرين خود از خدا مىخواهد كفار را به جرم كفر و فسقشان مجازات كند، البته اين غير آن نفرينى است كه در آيات بعد كرده و از خدا هلاكتشان را خواسته.
در نهج البلاغه آمده كه: خداى سبحان استغفار را باعث فراوانى رزق و مايه رحمت به خلق قرار داده و فرموده:" اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ" «2».
خداى رحمت كند مردى را كه توبه خود را جلو اندازد، و از خطاى خود طلب عفو كند، و به اصلاح روز مرگش بپردازد.
مؤلف: روايات در استفاده اين نكته از آيات شريفه كه استغفار سبب وسعت روزى و
(1) تفسير كشاف، ج 4، ص 619. (2) نهج البلاغه صبحى صالح، خطبه 143، ص 199.