بيت (ع) نقل شده «1».
و به اين دسته روايات اشكالى كردهاند، و آن اين است كه اين روايات با مصونيت رسول خدا (ص) از تاثير سحر نمىسازد، و چگونه سحر ساحران در آن جناب مؤثر مىشده با اينكه قرآن كريم مسحور شدن آن جناب را انكار نموده، فرموده:" وَ قالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُوراً انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا" «2».
ليكن اين اشكال وارد نيست، براى اينكه منظور مشركين از اينكه آن جناب را مسحور بخوانند، اين بوده كه آن جناب بى عقل و ديوانه است، آيه شريفه هم اين معنا را رد مىكند، و اما تاثير سحر در اينكه مرضى در بدن آن جناب پديد آيد، و يا اثر ديگرى نظير آن را داشته باشد، هيچ دليلى بر مصونيت آن جناب از چنين تاثيرى در دست نيست.
و در مجمع البيان است كه: از رسول خدا (ص) روايت شده كه بسيار مىشد رسول خدا (ص) حسن و حسين را با اين دو سوره تعويذ مىكرد «3».
و نيز در همان كتاب از عقبة بن عامر روايت شده كه گفت: رسول خدا (ص) فرمود: آياتى بر من نازل شده كه نظيرش نازل نشده، و آن دو سوره" قُلْ أَعُوذُ" است، اين حديث را در صحيح آورده «4».
مؤلف: در الدر المنثور اين حديث را به ترمذى و نسايى و غير آن دو نيز نسبت داده، و نيز روايتى در اين معنا از كتاب" أوسط" طبرانى از ابن مسعود نقل كرده «5».
و بعيد نيست كه مراد آن جناب از نازل نشدن مثل اين دو سوره اين باشد كه تنها اين دو سوره در مورد عوذه و حرز نازل شده، و هيچ سورهاى ديگر اين خاصيت را ندارد.
و در الدر المنثور است كه احمد، بزار، طبرانى، و ابن مردويه از طرق صحيح از ابن عباس و ابن مسعود روايت كردهاند كه ابن مسعود دو سوره" قُلْ أَعُوذُ" را از قرآنها پاك
(1) نور الثقلين، ج 5، ص 718 به نقل از طب الأئمه. (2) ستمگران گفتند شما پيروى نمىكنيد مگر مردى سحر شده را، ببين چگونه مثلها برايت مىزنند، و در نتيجه گمراه گشته راه به جايى نمىبرند. سوره فرقان، آيه 8 و 9. (3) مجمع البيان، ج 10، ص 569. (4) مجمع البيان، ج 10، ص 567. (5) الدر المنثور، ج 6، ص 416.