گويى وقتى گفته شد:" هيچ حميمى از حال حميم خود نمىپرسد"، شخصى پرسيده: مگر انسان آن روز خويشاوند خود را مىبيند؟ جواب مىدهد:" يُبَصَّرُونَهُمْ"، ممكن هم هست اين جمله صفت" حميما" باشد، آن وقت معنا چنين مىشود:" هيچ حميمى از حال حميمى كه نشانش مىدهند نمىپرسد".
و يكى از تفسيرهاى بسيار ناچسب كلام بعضى «1» از مفسرين است كه گفتهاند:
معناى جمله" يبصرونهم" اين است كه ملائكه كفار را نشان مىدهند. و نيز كلام بعضى «2» ديگر كه گفتهاند: مؤمنين دشمنان كافر خود را نشان مىدهند كه چگونه در عذاب شكنجه مىشوند و آن وقت به ايشان زخم زبان مىزنند و همچنين كلام بعضى «3» ديگر كه گفتهاند پيروان ضلالت پيشوايان ضلالت را نشان مىدهند كه اينها رؤساى ما بودند. همه اين وجوه باطل است، چون دليلى بر آنها نيست.
" يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ وَ فَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنْجِيهِ" در مجمع البيان گفته: مصدر" مودت" كه فعل" يود" از آن مشتق است، هم به معناى آرزو مىآيد و هم به معناى محبت، هم گفته مىشود" وددت الشيء- من آرزومند فلان چيزم" و هم گفته مىشود:" وددت الشيء- من فلان چيز را دوست مىدارم"، و گاهى در يك مورد هر دو معنا را مىدهد «4». و ممكن است استعمالش در معناى آرزو از باب تضمين باشد، يعنى به طور ضمنى بر آن دلالت كند.
و در معناى" يفتدى" گفته:" افتداء" كه مصدر آن است به معناى اين است كه مثلا اگر ضررى متوجه جان خودت و يا شخصى ديگر شده چيزى را فداى او كنى، و آن ضرر را با آن بدل و عوض برگردانى. و در معناى كلمه" فصيلة" گفته است وقتى از يك قبيله كه همه در جد بزرگ مشتركند، يك تيره جدا شود، و جدى اختصاصى و جداگانه براى خود قائل شود، آن تيره را فصيله از آن قبيله مىگويند «5» و بعضى «6» ديگر گفتهاند:" فصيله" به معناى عشيره نزديكى است كه از يك قبيله جدا شده باشد، نظير پدران نزديك و عموهاى نزديك.
و سياق اين آيات سياق اعراض و ترقى نسبت به جمله" وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً" است، در نتيجه چنين معنا مىدهد كه مجرم به خاطر جرمش آن قدر عذابش شديد مىشود كه
(1 و 2) مجمع البيان، ج 10، ص 355. (3) تفسير قرطبى، ج 18، ص 286. (4 و 5 و 6) مجمع البيان، ج 10، ص 355.