ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آرزو مى‏كند اى كاش مى‏توانست نزديكترين اقارب، و گرامى‏ترين عزيزان خود مثلا فرزندان و برادران و فصيله خود را قربان خود مى‏كرد، و بلكه تمامى انسانهاى روى زمين را- اگر اختيارشان به دست او بود- مى‏داد و عذاب را از خود دور مى‏كرد، و معلوم است كسى كه از شدت عذاب حاضر است عزيزان خود را فداى خود كند، ديگر كى احوال آنان را مى‏پرسد.

و معناى آيه اين است كه" يَوَدُّ الْمُجْرِمُ" گنهكار آرزو مى‏كند- حال چه مسلمان گنهكار و چه كافر- كه اى كاش مى‏توانست قربانى خود مى‏كرد، و در مقابل برداشتن عذاب از خودش- اين جمله قائم مقام مفعول" يود" است-" بنيه" فرزندان خود را كه محبوب‏ترين مردم نزد او است،" و صاحبته" و رفيق خود را كه همواره با او انس مى‏ورزيد و دوستش مى‏داشت، و چه بسا بر پدر و مادر خود مقدمش مى‏داشت" و أخيه" و برادر خود را كه پشت و پناهش بود،" وَ فَصِيلَتِهِ" كه عشيره نزديك او بودند،" الَّتِي تُؤْوِيهِ"، و او را از خود و متصل به خود مى‏دانستند،" وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً"، و همه انسانهاى روى زمين را فداى خود مى‏كرد،" ثم ينجيه" در نتيجه اين عوض دادن او را از عذاب نجات مى‏داد.

" كَلَّا إِنَّها لَظى‏ نَزَّاعَةً لِلشَّوى‏ تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّى وَ جَمَعَ فَأَوْعى‏" كلمه" كلا" به معناى ردع و زير بار نرفتن است و ضمير" انها" به جهنم و يا به آتش بر مى‏گردد، و اگر آتش را" لظى" خوانده، براى اين است كه اندرون را كباب مى‏كند و شعله‏ور مى‏سازد، و كلمه" نزاعة" اسم مبالغه از نزع- كندن- است، و كلمه" شوى" به معناى اطراف بدن از قبيل دست و پا و امثال آن است، وقتى گفته مى‏شود:" رماه فاشواه" معنايش اين است كه او را پرت كرد و دست و پايش را خرد ساخت. اين گفتار راغب بود «1». و كلمه" ايعاء" كه مصدر" أوعى" است وقتى در مورد مال استعمال مى‏شود، به معناى نگهدارى آن در وعاء- ظرف- است.

پس اينكه فرمود:" كلا"، خواست آرزوى نجات از عذاب به وسيله دادن فداء را رد كند، و در بيان علت اين رد فرموده:" إِنَّها لَظى‏" و حاصل اين تعليل اين است كه جهنم آتشى است شعله‏ور، كه اعضاء و جوارح واردين خود را مى‏سوزاند، كار آن اين است كه مجرمين را مى‏طلبد تا عذابشان كند، پس با فديه دادن از مجرمين بر نمى‏گردد، حال آن فديه هر چه مى‏خواهد باشد.

بنا بر اين، معناى جمله" إِنَّها لَظى‏" اين است كه: دوزخ آتشى است كه صفتش‏

(1) مفردات راغب، ماده" شوى".

/ 691