3ـ فلسفه نماز عبادى سياسى جمعه نماز جمعه، قبل از هر چيز يك عبادت بزرگ گروهى است و اثر عمومى عبادات را [ (1)1ـ وسائل الشيعه، ج5، ص4، ح8 (2)2ـ همان، ح10 (3)3ـ همان، ح17 ] كه تلطيف روح و جان و شستن دل از آلودگى هاى گناه و زدودن زنگار معصيت از قلب است در بردارد، بخصوص اينكه مقدمتا دو خطبه دارد كه مشتمل بر انواع مواعظ و اندرزها و امر به تقوى و پرهيزكارى است.
اما از نظر اجتماعى و سياسى، يك كنگره عظيم هفتگى است كه بعد از كنگره سالانه حج، بزرگترين كنگره اسلامى است و به همين دليل در روايتى كه قبلا از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل كرديم آمده بود كه جمعه حج كسانى است كه قادر به شركت در مراسم حج نيستند.
در حقيقت اسلام، به سه اجتماع بزرگ اهميت مى دهد. اجتماعات روزانه كه در نماز جماعت حاصل مى شود. اجتماع هفتگى كه در مراسم نماز جمعه است.
اجتماع حج كه در كنار خانه خداوند هر سال يكبار انجام مى گيرد.
نقش نماز جمعه در اين ميان بسيار مهم است، به خصوص اينكه يكى از برنامه هاى خطيب در خطبه نماز جمعه، ذكر مسايل مهم سياسى و اجتماعى و اقتصادى است و به اين ترتيب اين اجتماع عظيم و پرشكوه مى تواند منشا بركات زير شود:
الف: آگاهى بخشيدن به مردم در زمينه معارف اسلامى و رويدادهاى مهم اجتماعى و سياسى.
ب: ايجاد همبستگى و انسجام هر چه بيشتر در ميان صفوف مسلمين به گونه اى كه دشمنان را به وحشت افكند و پشت آنها را بلرزاند.
ج: تجديد روح دينى و نشاط معنوى براى توده مردم مسلمان.
د: جلب همكارى براى حل مشكلات عمومى.
به همين دليل هميشه دشمنان اسلام، از يك نماز جمعه جامع الشرايط كه دستورهاى اسلامى دقيقاً در آن رعايت شود بيم داشته اند.
نيز به همين دليل نماز جمعه هميشه به عنوان يك اهرم نيرومند سياسى در دست حكومت ها بوده است، اما حكومت هاى عدل همچون حكومت پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) از آن بهترين بهره بردارى ها را به نفع اسلام داشته و حكومت هاى جور همانند بنى اميه از آن سوء استفاده براى تحكيم پايه هاى قدرت خود مى كردند.
در طول تاريخ مواردى را مشاهده مى كنيم كه هر كس مى خواست بر ضد حكومتى قيام كند، نخست از شركت در نماز جمعه او خوددارى مى كرد، چنانكه در داستانعاشورا مى خوانيم كه گروهى از شيعيان در خانه سليمان بن صرد خزاعى جمع شدند و نامه اى خدمت امام حسين(عليه السلام)از كوفه فرستادند، كه در نامه آمده بود نعمان بن بشير والى بنى اميه بر كوفه، منزوى شده و ما در نماز جمعه او شركت نمى كنيم و چنانچه بدانيم شما به سوى ما حركت كرده ايد، او را از كوفه بيرون خواهيم كرد.
در صحيفه سجاديه امام سجاد على بن الحسين (عليهما السلام) مى خوانيم: «اَللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا الْمَقَامَ لِخُلَفَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ مَوَاضِعَ أُمَنَائِكَ فِي الدَّرَجَةِ الرَّفِيعَةِ الَّتِي اخْتَصَصْتَهُمْ بِهَا قَدِ ابْتَزُّوهَا»; «خداوندا! اين (اشاره به نماز جمعه و عيد قربان) مقامى است كه مخصوص خلفا و برگزيدگان و امناى بلندپايه تو است كه ويژه آنها نمودى و (خلفاى جور بنى اميه) آن را به زور از اولياى حق گرفته و غصب كرده اند.» گاه مى شود كه دشمنان اسلام يك هفته تمام شبانه روز تبليغات مسموم مى كنند ولى با يك خطبه نماز جمعه و مراسم پرشكوه و حيات بخش آن، همه خنثى مى شود، روح تازه اى در كالبدها دميده و خون تازه اى در عروق به حركت درمى آيد.
توجه به اين نكته كه طبق فقه شيعه در محدوده يك فرسخ در يك فرسخ بيش از يك نماز جمعه جايز نيست و حتى كسانى كه در دو فرسخى (تقريبا 11 كيلومترى) ازمحل انعقاد جمعه قرار دارند، در آن نماز شركت مى كنند، روشن مى شود كه عملا در هر شهر كوچك يا بزرگ و حومه آن يك نماز جمعه بيشتر منعقد نخواهد شد، بنابراين اجتماعى چنين، عظيم ترين اجتماع آن منطقه را تشكيل مى دهد.
اما با نهايت تاسف اين مراسم عبادى سياسى كه مى تواند مبدأ حركت عظيمى در جوامع اسلامى شود به خاطر نفوذ حكومت هاى فاسد در آن ها در بعضى كشورهاى اسلامى چنان بى روح و بى رمق شده است كه عملا هيچ اثر مثبتى از آن گرفته نمى شود و شكل يك برنامه تشريفاتى به خود گرفته و به راستى اين از سرمايه هاى عظيمى است كه براى از دست رفتن آن بايد گريه كرد.
مهمترين نماز جمعه سال، نماز جمعه اى است كه قبل از رفتن به عرفات در مكه [ (1)1ـ بحارالأنوار، ج44، ص333 (2)2ـ صحيفه سجاديه، دعاى 48 ] انجام مى گيرد كه تمام حجاج خانه خدا از سراسر جهان در آن شركت دارند كه نماينده واقعى تمام قشرهاى مسلمين در كره زمين هستند، سزاوار است كه براى تهيه خطبه چنين نماز حساسى عده زيادى از دانشمندان، هفته ها و ماه ها مطالعه كنند و محصول آن را در آن روز حساس و خطبه تاريخى بر مسلمانان عرضه نمايند و مسلما مى توانند به بركت آن آگاهى زيادى به جامعه اسلامى داده و مشكلات مهمى را حل كنند.
اما با نهايت تاسف در اين ايام ديده مى شود كه مسايل بسيار پيش پا افتاده و مطالبى كه تقريبا همه از آن آگاهى دارند مطرح مى شود و از مسايل اصولى ابدا خبرى نيست! آيا براى از دست رفتن چنين فرصت هاى بزرگ و سرمايه هاى عظيم نبايد گريست؟! و براى دگرگون ساختن آن نبايد به پا خاست؟!
4ـ آداب نماز جمعه و محتواى خطبه ها نماز جمعه (با وجود شرايط لازم) بر مردان بالغ و سالم كه قدرت بر شركت در نماز را دارند واجب است و بر مسافران و پيرمردان واجب نيست. هر چند حضور در نماز جمعه براى مسافر جايز است، همچنين زن ها نيز مى توانند در نماز جمعه شركت كنند، هر چند بر آنها واجب نيست.
كمترين عددى كه نماز جمعه با آن منعقد مى شود، پنج نفر از مردان است.
نماز جمعه دو ركعت است و جاى نماز ظهر را مى گيرد و دو خطبه اى كه قبل از نماز جمعه خوانده مى شود در حقيقت به جاى دو ركعت ديگر محسوب مى شود.
نماز جمعه همانند نماز صبح است و مستحب است حمد و سوره را در آن بلند بخوانند و نيز مستحب است سوره جمعه را در ركعت اول و سوره منافقين را در ركعت دوم قرائت كنند.
در نماز جمعه دو قنوت مستحب است، يكى قبل از ركوع ركعت اول و يكى هم بعد از ركوع ركعت دوم.
خواندن دو خطبه قبل از نماز جمعه واجب است، همان گونه كه ايستادن خطيب به هنگام ايراد خطبه نيز واجب است، شخصى كه خطبه مى خواند، حتما بايد همان امام نماز جمعه باشد.
خطيب بايد صداى خود را چنان بلند كند كه مردم صداى او را بشنوند، تا محتواىخطبه به گوش همگان برسد.
به هنگام ايراد خطبه بايد خاموش بود و به سخنان خطيب گوش داد و روبه روى خطيب نشست.
شايسته است خطيب مردى فصيح و بليغ و آگاه به اوضاع و احوال مسلمين و باخبر از مصالح جامعه اسلامى و شجاع و صريح اللهجه، و قاطع در اظهار حق باشد. اعمال و رفتار او سبب تأثير و نفوذ كلامش شود و زندگى او مردم را به ياد خداوند بياندازد.
شايسته است پاكيزه ترين لباس را بر تن كند و خود را خوشبو نمايد و با وقار و سكينه گام بردارد و هنگامى كه بر فراز منبر جاى گرفت بر مردم سلام كند و رو به روى آنان بايستد و بر شمشير يا كمان يا عصا تكيه كند، نخست بر منبر بنشيند، تا اذان تمام شود و بعد از فراغت از اذان شروع به خطبه كند.
محتواى خطبه نخست حمد خداوند و درود بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) است (احتياط اين است كه اين قسمت به زبان عربى باشد ولى بقيه به زبان مستمعين خوانده مى شود) سپس مردم را به تقواى الهى توصيه كند و يكى از سوره هاى كوتاه قرآن را بخواند و اين امر را در هر دو خطبه رعايت كند و در خطبه دوم بعد از درود بر پيامبر(صلى الله عليه وآله)دعا بر ائمه مسلمين كند و براى مؤمنين و مؤمنات استغفار نمايد.
شايسته است در ضمن خطبه، مسايل مهمى كه با دين و دنياى مسلمين ارتباط دارد مطرح كند و آنچه مورد نياز مسلمين در داخل و خارج كشورهاى اسلامى و در داخل وخارج آن منطقه است را مورد بحث قرار دهد و مسايل سياسى و اجتماعى و اقتصادى و دينى را با در نظر گرفتن اولويت ها مطرح نمايد، به مردم آگاهى بخشد و آنها را از توطئه هاى دشمنان با خبر سازد، برنامه هاى كوتاه مدت و دراز مدت براى حفظ جامعه اسلامى و خنثى كردن نقشه هاى مخالفان به آنها گوشزد كند.
خلاصه خطيب بايد بسيار هوشيار و بيدار و اهل فكر و مطالعه در مسايل اسلامى باشد و از موقعيت اين مراسم بزرگ حداكثر استفاده را براى پيشبرد اهداف اسلام و مسلمين بنمايد.
در حديثى از امام على بن موسى الرضا (عليه السلام) مى خوانيم:
«إِنَّمَا جُعِلَتِ الْخُطْبَةُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ لاَِنَّ الْجُمُعَةَ مَشْهَدٌ عَامٌّ فَأَرَادَ أَنْ يَكُونَ لِلاَْمِيرِ سَبَبٌ إِلَى مَوْعِظَتِهِمْ وَ تَرْغِيبِهِمْ فِي الطَّاعَةِ وَ تَرْهِيبِهِمْ مِنَ الْمَعْصِيَةِ وَ تَوْقِيفِهِمْ عَلَى مَا أَرَادَ مِنْ مَصْلَحَةِ دِينِهِمْ وَ دُنْيَاهُمْ وَ يُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَيْهِمْ مِنَ (الآفَاقِ مِنَ) الاَْهْوَالِ الَّتِي لَهُمْ فِيهَا الْمَضَرَّةُ وَ الْمَنْفَعَةُ وَ لا يَكُونُ الصَّابِرُ فِي الصَّلاةِ مُنْفَصِلاً وَ لَيْسَ بِفَاعِل غَيْرُهُ مِمَّنْ يَؤُمُّ النَّاسَ فِي غَيْرِ يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ إِنَّمَا جُعِلَتْ خُطْبَتَيْنِ لِيَكُونَ وَاحِدَةٌ لِلثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ وَ التَّمْجِيدِ وَ التَّقْدِيسِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الاُْخْرَى لِلْحَوَائِجِ وَ الاِْعْذَارِ وَ الاِْنْذَارِ وَ الدُّعَاءِ وَ لِمَا يُرِيدُ أَنْ يُعَلِّمَهُمْ مِنْ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ مَا فِيهِ الصَّلاحُ وَ الْفَسَادُ».
«خطبه، براى اين در روز جمعه تشريع شده است كه نماز جمعه يك برنامه عمومى است، خداوند مى خواهد به امير مسلمين امكان دهد تا مردم را موعظه كند، به اطاعت ترغيب نمايد و از معصيت الهى بترساند و آنها از آنچه مصلحت دين و دنيايشان است آگاه سازد و اخبار و حوادث مهمى كه از نقاط مختلف به او مى رسد و در سود و زيان و سرنوشت آنها مؤثر است به اطلاعشان برساند... و دو خطبه قرار داده شده تا در يكى حمد و ثنا و تمجيد و تقديس الهى كنند و در ديگرى نيازها و هشدارها و دعاها را قرار دهند و اوامر و نواهى و دستوراتى كه با صلاح و فساد جامعه اسلامى در ارتباط است به آنها اعلام دارند.»
5ـ شرايط وجوب نماز جمعه در اينكه امام جمعه مانند هر امام جماعت ديگر بايد عادل باشد ترديدى نيست، ولى سخن در اين است كه شرايطى افزون بر اين دارد يا نه؟ جمعى معتقدند اين نماز از وظايف امام معصوم يا نماينده خاص او است و به تعبير ديگر مربوط به زمان حضور امام [ (1)1ـ البته در جزئيات احكام نماز جمعه و خطبه ها، اختلافات جزئى در فتاواى فقها وجود دارد كه ما تنها عصاره اى از آنها را بيان كرديم.
(2)2ـ وسائل الشيعه، ج5، ص39 ] معصوم(عليه السلام) است.
در حالى كه بسيارى از محققين معتقدند كه اين شرط وجوب عينى نماز جمعه است، ولى براى وجوب تخييرى، اين شرط لازم نيست و در زمان غيبت نيز مى توان نماز جمعه را برپا داشت و جانشين نماز ظهر مى شود و حق همين است، بلكه هرگاه حكومت اسلامى با شرايط آن از طرف نايب عام امام(عليه السلام) تشكيل شود، احتياط اين است كه امام جمعه منصوب از طرف او باشد و مسلمانان در نماز جمعه شركت كنند.
در اين زمينه و در مسايل ديگر مربوط به نماز جمعه سخن بسيار است كه ذكر همه آنها از حوصله يك بحث تفسيرى خارج و بايد آنها را در كتب فقه و حديث جستجو كرد. [ (1)1ـ تفسير نمونه، ج24، ص140 ] مهاجرين و انصار