مبانی دینی و سیاسی برائت از مشرکان

سید جواد ورعی

نسخه متنی -صفحه : 37/ 27
نمايش فراداده

2- بعد فرهنگى و اقتصادى

حج عبادتى است كه علاوه بر ابعاد معنوى، اجتماعى و سياسى، داراى ابعاد اقتصادى و فرهنگى هم هست. مسلمانان، بلكه مستضعفان عالم بايد از منافع آن بهره مند گردند. قرآن كريم در زمينه آثار و بركات حج مى فرمايد:

{ وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَى كُلِّ ضَامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجّ عَمِيق * لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيَّام مَعْلُومَات عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الاَْنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ } .

«و در ميان مردم براى (اداى) حج بانگ برآور تا (زائران) پياده و (سوار) بر هر شتر لاغرى ـ كه از هر راه دورى مى آيند ـ به سوى تو روى آورند، تا شاهد منافع خويش باشند و نام خدا را در روزهاى معلومى بر دامهاى زبان بسته اى كه روزى آنان كرده است، ببرند. پس، از آنها بخوريد و به درمانده مستمند بخورانيد.» از منافعى كه مردم با اجتماع خويش در حج، مشاهده مى كنند، قربانى كردن دامهاست تا هم حجاج از آن بهره مند شوند و هم فقرا و مستمندان. چنانكه از روايات نيز درخصوص منافع حج استفاده مى شود كه كسى كه نذرى براى خانه خدا كند، از آنِ زائران خداست، مى فروشند و به افراد محتاج مى دهند.

زمخشرى مفسر بنام اهل سنت معتقد است: مراد از «منافع» كه در آيه شريفه، نكره آورده شده، منافع اختصاصى حج است كه شامل منافع دنيوى و اخروى بوده و در ساير عبادات يافت نمى شود.(47) البته اين معنا كه منافع حج منحصر به منافع دنيوى نيست و شامل منافع معنوى و اخروى مى شود، در آيات و احاديث متعددى بچشم مى خورد.

آيه شريفه { إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَهُدىً لِلْعَالَمِينَ } ، نشان مى دهد كه «مكه» عامل خير و بركت براى مردم است، چه اينكه مايه هدايت جهانيان مى باشد، لذا آثار و بركات آن اختصاص به مسلمانان ندارد. از همين آيه مى توان استفاده كرد كه بايد از بيت الله الحرام و حج، منافعى عايد مردم جهان گردد، گذشته از اينكه مستمندان و گرسنگان سير شوند، مشكلاتشان نيز حل شود، از نعمت هدايت الهى بهره مند شوند، شرّ ظالمان و مستكبران از سرشان كوتاه گردد و حقوقشان استيفا شود. آيا تأمين چنين منافعى براى مستضعفان عالم، جز با اعلان برائت از مستكبران و ستم پيشگان و رهايى از سلطه آنان ميسور است؟ شكى نيست كه برآورده شدن نيازهاى معنوى و دنيوى مسلمانان از رهگذر حج، از طرق غيرعادى و خارق العاده منظور نظر نيست، بلكه با اهتمام مسلمانان به انجام واقعى حج و با عنايت به ابعاد معنوى و سياسى آن تحقق مى يابد.

يكى ديگر از بركات حج، «امنيت» است، هركس به اين مكان مقدس و حرم الهى وارد شود، مأمون است و اين امنيت البته امنيت تكوينى نيست بلكه تشريعى است، بدين معنا كه خداى سبحان قوانين و مقرراتى را وضع نموده كه نه تنها انسانها، بلكه حيوانات و گياهان نيز در امنيت بسر برند. اين نعمت از بركات وجود حضرت ابراهيم (عليه السلام) است كه با دعاى خود و اجابت دعايش از سوى خداى سبحان، براى مردم تحقق يافت. { ومن دخله كان امناً } .

«رفع تبعيض» ميان اقشار مختلف مردم، غنى و فقير، مدير و كارمند و كارگر، تاجر و كاسب، حاكم و رعيت، از بركات فرهنگى حج بشمار مى رود و مايه دلگرمى طبقات پايين جامعه و مانع بوجود آمدن روح غرور و استكبار در طبقات بالاى جامعه مى شود، به علاوه كه چون حج تمرين زندگى توحيدى است، موجب تربيت و تزكيه نفوس مى شود تا در همه جوامع اسلامى تبعيض رخت بربندد.

قطع دست مستكبران و زورگويان از منابع مسلمين، بركت ديگر حج است كه هم جنبه سياسى دارد كه استقلال سياسى مسلمين را به دنبال دارد و هم جنبه فرهنگى كه روح عزّت و استقلال را در جوامع اسلامى تقويت مى كند و هم جنبه اقتصادى; چرا كه ذخاير و منابع مسلمين صرف مسلمانان مى شود.