مثنوی معنوی
جلال الدین محمد بلخی
نسخه متنی -صفحه : 1765/ 1288
نمايش فراداده
دفتر پنجم از كتاب مثنوىدر معنى اين كى ارنا الاشياء كما هى و معنى اين كى لو كشف الغطاء ما از ددت يقينا و قوله در هر كه تو از ديده ى بد مي نگرى از چنبره ى وجود خود مي نگرى پايه ى كژ كژ افكند سايه
-
صاحب تاويل اياز صابرست
هم چو يوسف خواب اين زندانيان
خواب خود را چون نداند مرد خير
گر زنم صد تيغ او را ز امتحان
داند او كه آن تيغ بر خود مي زنم
داند او كه آن تيغ بر خود مي زنم
-
كو به بحر عاقبتها ناظرست
هست تعبيرش به پيش او عيان
كو بود واقف ز سر خواب غير
كم نگردد وصلت آن مهربان
من ويم اندر حقيقت او منم
من ويم اندر حقيقت او منم