مثنوی معنوی
جلال الدین محمد بلخی
نسخه متنی -صفحه : 1765/ 154
نمايش فراداده
دفتر اول از كتاب مثنوىتفسير بيت حكم رضي الله عنه «آسمانهاست در ولايت جان كارفرماى آسمان جهان» «در ره روح پست و بالاهاست كوههاى بلند و درياهاست»
-
غيب را ابرى و آبى ديگرست
نايد آن الا كه بر خاصان پديد
هست باران از پى پروردگى
نفع باران بهاران بوالعجب
آن بهارى نازپروردش كند
همچنين سرما و باد و آفتاب
همچنين در غيب انواعست اين
اين دم ابدال باشد زان بهار
فعل باران بهارى با درخت
گر درخت خشك باشد در مكان
باد كار خويش كرد و بر وزيد
باد كار خويش كرد و بر وزيد
-
آسمان و آفتابى ديگرست
باقيان فى لبس من خلق جديد
هست باران از پى پژمردگى
باغ را باران پاييزى چو تب
وين خزانى ناخوش و زردش كند
بر تفاوت دان و سررشته بياب
در زيان و سود و در ربح و غبين
در دل و جان رويد از وى سبزه زار
آيد از انفاسشان در نيكبخت
عيب آن از باد جان افزا مدان
آنك جانى داشت بر جانش گزيد
آنك جانى داشت بر جانش گزيد