مثنوی معنوی
جلال الدین محمد بلخی
نسخه متنی -صفحه : 1765/ 1555
نمايش فراداده
دفتر ششم از كتاب مثنوىجواب قاضى سال صوفى را و قصه ى ترك و درزى را مثل آوردن
-
گفت قاضى بس تهي رو صوفيى
تو بنشنيدى كه آن پر قند لب
خلق را در دزدى آن طايفه
قصه ى پاره ربايى در برين
در سمر مي خواند دزدي نامه اى
مستمع چون يافت جاذب زان وفود
مستمع چون يافت جاذب زان وفود
-
خالى از فطنت چو كاف كوفيى
غدر خياطان همي گفتى به شب
مي نمود افسانه هاى سالفه
مى حكايت كرد او با آن و اين
گرد او جمع آمده هنگامه اى
جمله اجزااش حكايت گشته بود
جمله اجزااش حكايت گشته بود