مثنوی معنوی

جلال الدین محمد بلخی

نسخه متنی -صفحه : 1765/ 381
نمايش فراداده
 دفتر دوم از كتاب مثنوى

امتحان كردن خواجه ى لقمان زيركى لقمان را

  • خويش را تسليم كن بر دام مزد مي دهند افيون به مرد زخم مند وقت مرگ از رنج او را مي درند چون به هر فكرى كه دل خواهى سپرد پس بدان مشغول شو كان بهترست هرچه تحصيلى كنى اى معتنى بار بازرگان چو در آب اوفتد چونك چيزى فوت خواهد شد در آب چونك چيزى فوت خواهد شد در آب
  • وانگه از خود بى ز خود چيزى بدزد تا كه پيكان از تنش بيرون كنند او بدان مشغول شد جان مي برند از تو چيزى در نهان خواهند برد تا ز تو چيزى برد كان كهترست مى در آيد دزد از آن سو كايمنى دست اندر كاله ى بهتر زند ترك كمتر گوى و بهتر را بياب ترك كمتر گوى و بهتر را بياب