مثنوی معنوی
جلال الدین محمد بلخی
نسخه متنی -صفحه : 1765/ 449
نمايش فراداده
دفتر دوم از كتاب مثنوىوصيت كردن پيغامبر عليه السلام مر آن بيمار را و دعا آموزانيدنش
-
گفت پيغامبر مر آن بيمار را
آتنا فى دار دنيانا حسن
راه را بر ما چو بستان كن لطيف
ممنان در حشر گويند اى ملك
ممن و كافر برو يابد گذار
نك بهشت و بارگاه آمنى
پس ملك گويد كه آن روضه ى خضر
دوزخ آن بود و سياستگاه سخت
چون شما اين نفس دوزخ خوى را
جهدها كرديد و او شد پر صفا
آتش شهوت كه شعله مي زدى
آتش خشم از شما هم حلم شد
آتش حرص از شما ايثار شد
چون شما اين جمله آتشهاى خويش
نفس نارى را چو باغى ساختيد
بلبلان ذكر و تسبيح اندرو
داعى حق را اجابت كرده ايد
دوزخ ما نيز در حق شما
چيست احسان را مكافات اى پسر
نى شما گفتيد ما قربانييم
نى شما گفتيد ما قربانييم
-
اين بگو كاى سهل كن دشوار را
آتنا فى دار عقبانا حسن
منزل ما خود تو باشى اى شريف
نى كه دوزخ بود راه مشترك
ما نديديم اندرين ره دود و نار
پس كجا بود آن گذرگاه دنى
كه فلان جا ديده ايد اندر گذر
بر شما شد باغ و بستان و درخت
آتشى گبر فتنه جوى را
نار را كشتيد از بهر خدا
سبزه ى تقوى شد و نور هدى
ظلمت جهل از شما هم علم شد
و آن حسد چون خار بد گلزار شد
بهر حق كشتيد جمله پيش پيش
اندرو تخم وفا انداختيد
خوش سرايان در چمن بر طرف جو
در جحيم نفس آب آورده ايد
سبزه گشت و گلشن و برگ و نوا
لطف و احسان و ثواب معتبر
پيش اوصاف بقا ما فانييم
پيش اوصاف بقا ما فانييم