مثنوی معنوی
جلال الدین محمد بلخی
نسخه متنی -صفحه : 1765/ 465
نمايش فراداده
دفتر دوم از كتاب مثنوىراست گفتن ابليس ضمير خود را به معاويه
-
از بن دندان بگفتش بهر آن
تا رسى اندر جماعت در نماز
گر نماز از وقت رفتى مر ترا
از غبين و درد رفتى اشكها
ذوق دارد هر كسى در طاعتى
آن غبين و درد بودى صد نماز
آن غبين و درد بودى صد نماز
-
كردمت بيدار مي دان اى فلان
از پى پيغامبر دولت فراز
اين جهان تاريك گشتى بى ضيا
از دو چشم تو مثال مشكها
لاجرم نشكيبد از وى ساعتى
كو نماز و كو فروغ آن نياز
كو نماز و كو فروغ آن نياز