مثنوی معنوی
جلال الدین محمد بلخی
نسخه متنی -صفحه : 1765/ 7
نمايش فراداده
دفتر اول از كتاب مثنوىاز خداوند ولي التوفيق در خواستن توفيق رعايت ادب در همه حالها و بيان كردن وخامت ضررهاى بي ادبي
-
از خدا جوييم توفيق ادب
بي ادب تنها نه خود را داشت بد
مايده از آسمان در مي رسيد
درميان قوم موسى چند كس
منقطع شد خوان و نان از آسمان
باز عيسى چون شفاعت كرد حق
باز گستاخان ادب بگذاشتند
لابه كرده عيسى ايشان را كه اين
بدگمانى كردن و حرص آورى
زان گدارويان ناديده ز آز
ابر بر نايد پى منع زكات
هر چه بر تو آيد از ظلمات و غم
هر كه بي باكى كند در راه دوست
از ادب بر نور گشتست اين فلك
بد ز گستاخى كسوف آفتاب
بد ز گستاخى كسوف آفتاب
-
بي ادب محروم گشت از لطف رب
بلك آتش در همه آفاق زد
بي شرى و بيع و بي گفت و شنيد
بي ادب گفتند كو سير و عدس
ماند رنج زرع و بيل و داس مان
خوان فرستاد و غنيمت بر طبق
چون گدايان زله ها برداشتند
دايمست و كم نگردد از زمين
كفر باشد پيش خوان مهترى
آن در رحمت بريشان شد فراز
وز زنا افتد وبا اندر جهات
آن ز بي باكى و گستاخيست هم
ره زن مردان شد و نامرد اوست
وز ادب معصوم و پاك آمد ملك
شد عزازيلى ز جرات رد باب
شد عزازيلى ز جرات رد باب