اين دنيا نيز از ما [ به ما ] نزديكتر است ولي در آن وقت همان طوري كه عرض كردم حالت معاينه است ، يعني آن شخص فرشتگان را به خودش نزديكتر مي بيند از شما ، هم شما را مي بيند و هم آنها را ولي آنها را به خودش نزديكتر مي بيند . . 2 اصطلاح دست راستي و دست چپي امروز رايج شده ، وقتي قرآن اينها را گفته اين اصطلاحات نبوده است .
آنهايي هستند كه گوي سعادت را به حد اعلي ربوده اند ، اصحاب يمين متوسطين اهل سعادت و اصحاب الشمال اهل شقاوت هستند . به هر حال قرآن اين طور تقسيم بندي مي كند . اما مقربين در روح و ريحان و در يك راحت و آسايشي هستند . ريحان كلمه اي است
كه در دنيا علامت يك دسته گلي است كه بوي خوش بدهد اما از نظر اخروي حقيقت آن چيست ؟ بر ما مجهول است و تفسير هم نمي شود كرد : روحي ، ريحاني ، جنت پر از نعمتي . اما اصحاب يمين ، تفسيرش را نمي گويد : درود از براي تو از ناحيه اصحاب يمين ، يعني خاطرت جمع باشد ، وضع آنها هم خيلي خوب است ، مثل اينكه وقتي از شما مي پرسند
آقا پسرتان چطور است ؟ مي خواهيد بگوييد خوش است ، مي گويند به شما سلام مي رساند ، دست شما را مي بوسد ، يعني خوش است . " فسلام لك من اصحاب اليمين 0 و اما ان كان من المكذبين الضالين " . اينها را قدري توضيح مي دهد : " فنزل من حميم " . آن پذيرايي موقت و مختصر مهمان را مي گويند " نزل " . مهمان كه وارد مي شود ، از او دو پذيرايي مي كنند : ابتدا يك تنقلي ، چيزي و در عصر ما مثلا چاي ، شيريني ، ميوه اي جلويش مي گذارند ولي غذايش كه تغذي اساسي اوست ناهار و شامش هست . قرآن مي گويد : و اما اينها ابتدا يك نزلي ، يك پذيرايي مختصر و كوچكي از حميم ( آب جوشان و داغ ) مي شوند ، بعد هم " و تصلية جحيم " رساندن آنها به آتشها . " ان هذا لهو حق اليقين ، فسبح باسم ربك العظيم " ( 1 ) . اينجا هم ما مي بينيم در حالي كه صحبت از جان كندن و جان رفتن است ،بلا فاصله مي گويد : " فاما " . " ف " در لغت عرب براي تركيب به اتصال است ، يعني " بلا فاصله " : بلا فاصله اگر از مقربين است چنين ، اگر از اصحاب يمين است چنان ، اگر از اصحاب شمال است چنان . پس ما از اين آيه هم باز كاملا استنباط مي كنيم كه قبل از قيامت و بعد از مرگ حياتي وجود دارد . آيه ديگر : " يا ايتها النفس المطمئنة 0 ارجعي الي ربك راضية مرضية 0 فادخلي في عبادي 0 و ادخلي جنتي " ( 2 ) . حالت روح آرام و نفس آرام يافته را [ بيان مي كند ] . به تعبير قرآن انسان آرامش واقعي را كه ديگر هر گونه اضطراب و تزلزل از او گرفته شود ، تنها وقتي پيدا
. 1 واقعه / 95 و . 96
. 2 فجر / 27 - . 30